Thursday, November 23, 2006

وبلا گ عشق.ازادی.ایران: موقعیت دختران و زنان در جامعه ما


تو کشور ما دخترا از زمانی که دست چپو راستشونو میشناسن تو محدودیت قرار میگیرن!هم تو میط خونواده و هم تو جامعه!(البته منظورم اکثریت دختراست نه اقلیت)....به عنوان مثال:دخترا از۷ سالگی با یک مقنعهو یه مانتو شلوار گشاد می فرستن مدرسه!کله سحر سر صف نگهشون میدارنو هی میگن.بگید:از جلو نظام.الله اکبر خامنه ای رهبر.اونم توی سرمای زمستون!...از همون ابتدا جنس مذکرو مونث رو از هم جدا میکنن!بعدازاینکه دخترا وارد مقطع راهنماییو دبرستان میشن.محدودیتها هم بیشتر می شن!مثلا اگه کسی ابروهاشو برداره یک هفته از مدرسه اخراج میشه!یا اگه دختری یک روز غیبت کنه . باید فرداش با مادرش یا پدرش بیادو غیبتشو موجه کنه.البته با شناسنامه!تو محیط دبیرستان معلمان همش از جنس مذکر بد میگن وبه بچها اموزش میدن که هرگز و تحت هیچ شرایطی به جنس مخالف نزدیک نشید!چون اونا گرگانی هستن در لباس بره!جنس مخالف فقط قصد سو استفاده از شما رو داره....جنس مخالف با حرفای قشنگش ممکنه شماها رو گول بزنهو بدبختتون کنه.....اجازه ندید از یک کیلومتریتون یه مذکر عبور کنه!!!!!.....تو محیط خونواده هم دخترا هیچ حقی ندارن و همکاره پدرشونه!یعنی یه دختر نوجوون یا جوون حق نداره با دوستاش یا حتی تنهایی به گردشو تفریح بره حتی برای یک ساعت!اگه خدایی نکرده یواشکی به پارک یا سینما یا کافی شاپ یا........بره واز بخت بدش باباش بفهمه حکم اعدامش توسط باباش صادر میشه!خدا باید بدادش برسه!!!!خلاصه هر کاری هم که میخواد انجام بده پدرو مادرش میگن:شوهر کن اون وقت ازادی!!!!!!!دخترا تو حبس و فشارهای خونواده می مونن و به این امید که شخصی با اسب سفید بالدار بیادو نجاتشون بده میمونن!!!!خواستگار که میاد تازه میفهمن طرف اسب بالدار نداره که هیچ اگه ازدواج کنن از چاله در میانو با سر میرن تو چاه!!!!(البته اینو از رفای خواستگاره میفهمن)تازه خواستگاره شروع میکنه که چی؟!تو نباید سرکاربری!تو باید هر جامیری از من اجازه بگیری!هر کجا بخوای بری خودم می برمت و بعد دوباره خودم میارمت!چرا مانتوت تنگه!چرا موهاتو اینقدر بیرون گذاشتی!چرا اینقدر ارایش کردی؟!و.......یه عده از دخترا ترجیح می دن همون شرایط سخت پدرو مادرو قبول کننو بسوزنو بسازن!!!بعضیا هم به امید اینکه تازه اوله ازدواجه و بعدا شاید رفتار همسرشون بهتر بشه میرن خونه بخت!!!!....زنها تازه بعد از ازدواج میفهمن که اومدن خونه بدبختی نه بخت!!!!باید شب تا صبح بشورنو بساونو.......دلشونو خوش کنن که شب همسرشون که اومد چند کلمه ای رو باهم صحبت کنن....بعد هم که اقا تشریف میارن خونه بعد از یه سلام خشکو خالی زل میزنن به تی وی!حرفم بزنی انگار داری با دیوار صحبت میکنی اصلا نمی شنون!!!!.......خدا نکنه یه دختر یا یه خانوم بخواد بره تو خیابون.پسرو مرده که می خوان با چشاشون طرفو بخورن!!!!انگار یه ادم فضایی دیدن!!!بازم خدا نکنه خانوم یه مانتوی تنگ بپوشهو یه کم ارایش کنه.طوری بهت نگاه میکنن که انگار لخت اومدی تو خیابون!!!!اگه یه خانومی بخواد از این طرف خیابون بره اون طرف خیابون صد تا ماشین برات نگه میدارن!!!از پسر ۱۷ الی۱۸ ساله تا مرده۸۰الی۹۰ ساله!!!!!!!!اگه خانومی یه وقت ماشین شخصی سوار شه باید تو دلش صدتا صلوات بفرسته تا راننده خانومو به مقصد برسونه.ندوزدتشو ببره نا کجا اباد!!!!!.........و هزاران مسله دیگه که همه شما دوستان میدونید......البته این سبک زندگی شاید شامل حال همه نشه اما اکثریت از این وضعیت رنج میبرن!!!!!!!واقعا زنهای ما تو همچنین جامعه محدودی چقدر باید صبر کننو رنجو تحمل کنن!!!!!!!!!!!!!چاره چیست؟؟؟