Showing posts with label آگاهی / مهدی ازاده * مانی. Show all posts
Showing posts with label آگاهی / مهدی ازاده * مانی. Show all posts

Friday, October 31, 2008

این روزها اوضاع به هم ریخته و من وقت ندارم که وبلاگم را اپدیت کنم. به زودی بر می گردم. این عکس را ببیند

آگاهی / مهدی ازاده * مانی

این روزا

leave a comment

این روزها اوضاع به هم ریخته و من وقت ندارم که وبلاگم را اپدیت کنم. به زودی بر می گردم. این عکس را ببیند

Sunday, July 20, 2008

گفتند: ایشان ایرانیند !... من هم خیلی خونسرد (به ظاهر خونسرد وگرنه از داخل داشتم از بغض می مردم) گفتم: نه اشتباه می کنید

وبلاگ آگاهی/
مهدی ازاده * مانی


من ایرانی نیستم من پرشین هستم




یک روز ما با استادمان در مورد سیاست صحبت می کردیم و بحث ضایع بازی های ایران و احمدی نزاد(حتی احمدی نژاد را درست تلفظ نمی کردند) به میان امد همه به من نگاه کردند و گفتند ایشان ایرانیند من هم خیلی خونسرد (به ظاهر خونسرد وگرنه از داخل داشتم از بغض می مردم) گفتم نه اشتباه می کنید من ایرانی نیستم من پرشین هستم پرشین با ایرانی فرق می کند . بالاخره چیزهایی گفتم که خودم هم نفهمیدم چی گفتم (پرشین با ایرانی فرق می کند - کشور من 30 سال قبل مورد تجاوز یک سری مسلمان مریض قرار گرفته ) ...

بهرحال دیگر به چشم یک ایرانی که تروریست باشه , ضایع باشه, خشونت آمیز باشه, وحشی باشه , متعصب مذهبی باشه … به من نگاه نمی کردند بارها و بارها دیدم و شنیدم از الدنگ بازی های جمهوری اسلامی صحبت می کنند اما جرات اینکه چیزی را بگویم را ندارم با این همه تفاسیر یکبار یکی از دوستان عربم در میان صحبت هایش گفت خلیج ع.ر.ب.ی من به شدت عصابی شدم و به او توپیدم و دیگر هرگز نشنیدم که این کلمه را تکرار کند.

من اصالتا کرد هستم خیلی آسان به نظر می رسد که بگویم ایرانی نیستم من کرد هستم .ملیتی که برایم سرشکنی باشه گیرم که اصلا وجود خارجی نداشته باشه…نه نه دست نگه دارید من ایرانی هستم من پرشین هستم من کرد هستم من به ایرانی بودنم به کرد بودنم افتخار می کنم .

کشور من مادر من است اگر مادرت مریض شد ایا او را رها خواهید کرد ؟ آیا او را دیگر مادر صدایش نمی زنید؟ کشور من الان دچار یک مریضی شده به اسم مذهب. یک غده سرطانی با اسم جمهوری اسلامی او را آزار می دهد . مادر من ای مام وطن من هرگز تو را رها نخواهم کرد من تمام سعی ام را برای بهبودی تو انجام می دهم من به تو قول می دهم تا این انگل های اسلامی (آخوندها) را از تو دور نکنم ساکت نشینم .

ساکت نشستن من گناه است

Saturday, February 02, 2008

وبلاگ آگاهی - مهدی ازاده * مانی : شاه رفت ! همین

وبلاگ آگاهی - مهدی ازاده * مانی
http://agahi.wordpress.com/


شاه رفت ! همین


در این شکی ندارم که انقلاب 57 مسیرش عوض نشده چون وضعیت الان همانی است که اول انقلاب حکومت می خواست این را به کسانی می گویم که فکر می کنند انقلاب خوب بود ولی بعدها مسیرش عوض شد . نه ! اگر گذری به روزنامه های اول انقلاب انداخته باشید خواهید فهمید که حکومت اعلام دیکتاتوری کرد «حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله»

اما چرا تا الان دیکتاتور پابرجاست یکی اینکه به خاطر یک سری ادم خودفروش که در بین مردم نفوذ داشتند البته بعضی از اینها هم اکنون از دور منتقد حکومت هستند و به ظاهر مخالف , اما هیچ کاری نمی توانند بکنند چون اینها هم اول انقلاب درستشان به خون مردم الوده شده است و الان چون پست و مقامی ندارند از دور ادای مخالف در می اورند , تغییر قیافه هم دادند یارو تا دیروز جوان بود ریش پشمی می گذاشت ولی الان که لب گوره شش تیغه می کنه

به عکس زیر که متعلق به روزهای انقلاب 57 می باشد نگاه کنید .( قسمت خط قرمز) ایران خود را در حال جنگ با اسراییل می داند . نتیجه اینکه انقلاب 57 برای به کشته دادن خلق ایران به وقوع پیوست نه برای نجات ایران , مردم ایران الت خیالات پوچ یک سری ادمکش و تروریست قرار گرفته
است
. برای آزادی قدس از کربلا باید گذشت

Thursday, January 10, 2008

وبلاگ آگاهی - مهدی ازاده * مانی: ما انقلاب کردیم یا انقلاب ما را


وبلاگ آگاهی - مهدی ازاده * مانی
http://agahi.wordpress.com/

ما انقلاب کردیم یا انقلاب ما را

ir-logo

به سالروز انقلاب 57 نزدیک می شویم. البته من آن زمان نبودم، پدران ما بودند که از خدا بی خبر دنبال یک گرگ هار افتادند و کشورمان که مانند یک نهال تازه شکفته بود را از ریشه کندند. به اینکه چرا انقلاب 57 افتاد کاری ندارم من به عنوان یک ایرانی دیگر تحمل این وضع موجود را ندارم. دلیل، این وضع موجود به انقلاب 57 و سالهای بعد از آن برمی گردد؛ سالهایی که یارو از روستای کرمان به کردستان می رفت تا ضد انقلاب بکشه ( می دانید ضد انقلاب یعنی چه؟ یعنی تو به حرف رهبر گوش ندادید باید بمیری - البته این قاتلین الان پست های مانند ریاست جمهوری دارند) یا کشتارهای دسته جمعی تهران , سوزاندن زنی که در دربار شاه بود, اعدام های 5 یا 6 نفره با هم در مرکز شهر, رگبار بستن مخالفان, به زندان انداختن روشنفکران, تبلیغ و گسترش خرافات, به کشتن دادن هزاران هموطن بی گناه بعد از سال 62 در جنگ با کشور همسایه (برای آزادی قدس از کربلا باید گذشت), ترور مخالفان در داخل و خارج کشور, به یغما بردن سرمایه ملی و هدیه دادن به تروریست های تندور در لبنان فلسطین و … .تبدیل کردن دانشگاهها به پادگان و حوزه …

انقلاب

پدر! چگونه شما را ببخشم

پدرجان بهتره بگویم

شما انقلاب کردی و کرد انقلاب مارا

Thursday, December 27, 2007

وبلاگ آگاهی : آشنایی با بالاترین جمهوری (!) مریخ

وبلاگ آگاهی



آشنایی با "بالاترین" جمهوری (!) مریخ

بالاترین . ج.ا

نمی دانم از کجا شروع کنم . بیش از 7 ماه قبل با بالاترین اشنا شدم بعدا یک حساب کاربری باز کردم و شروع به تبادل نظر کردم . اول بسیار خوشحال بودم که بالاخره وارد یک جامعه ای اینترنتی ایرانیان شدم . من به عنوان یک شخص رانده شده ( از محیط اجتماعی و سیاسی درون ایران ) در بالاترین احساس امنیت می کردم و از گفتن انچه از درونم می خروشید ترسی نداشتم اما اهسته اهسته متوجه شدم که نه از این خبرها هم نیست . ما (من و همکیشانم ) محکوم به مرگیم چون اعتقادات ما با اعتقادات حاکمان ایران زمین فرق می کند و مهم نیست کجای این جهان باشید حتی در مریخ هم گریبانگیرتان خواهد شد .

با توجه به نظر خواهی بالاترین , بیشتر کاربران ادمهای تحصیل کرده و روشن بین هستند اما گروهی (اقلیتی سوسول مذهبی) بی درد در بالاترین تحمل شنیدن حرف مخالف را ندارند هر انچه دلشان می خواهد انجام می دهند موضوع حذف شناسه یک کاربر نیست موضوع نادیده گرفتن یک طرز تفکر و حتی طرد کردن او از ان جامعه ای که به ان تعلق دارد .

..........


مهدی عسگری

مديران محترم بالاترين…
پس فرق شما با ج.ا.ايران چيه؟
شمايي كه دم از دمكراسي ميزنيد پس چرا به خاطر يه لينك كه هيچ توهيني داخلش نيست حساب يه كاربر رو ميبنديد؟…


Friday, October 19, 2007

اگاهی : لوگوهای چند سایت و وبلاگ مربوط به ازدواج موقت

اگاهی
اگر ساکت بشینم گناه کردم


لوگوهای چند سایت و وبلاگ مربوط به ازدواج موقت



Thursday, October 04, 2007

آگاهی: اگر ساکت بشینم

اگاهی
اگر ساکت بشینم گناه کردم




keyhan newspaper

امام: مسیر خود را میرویم واز هیچ چیز باک ندارم . از این وحشت نداریم که مارا دیکتاتور و مخالف ازادی بخوانند

طبق دستور انقلاب: 22 روزنامه و مجله توقیف شد

امام: سرکردگان حزب دموکرات کردستان را دستگیر کنید

از سوی وزارت ارشاد ملی لیست نشریات ممنوع الانتشار تسلیم دادسرای تهران شد


باور کنید من از دست ملت ایران هاج و واج ماندم اخه این برای روزهای اول انقلاب است که خمینی این حرفها را می زند اما بعد از 8 سال از انقلاب هنوز مردم او را در ماه می دیدند . جمهوری اسلامی بر پایه دروغ بنا شد که احمدی نژاد نطفه ان است. می بینید که احمدی نژاد در روز روشن دروغ می گوید و همیشه لبخند بر لب دارد .

ای ملت در خواب ! بیدار شو . پدرم مادرم اگر تا الان گول اخوند خوردی دیگه نخور. اه ای ملت ایران ! ای ملت رو به فنا ! ای ملت مسخ شده ! حصارهای اطراف ذهنت را بشکن . خمینی یک شخص بی سواد و خرافاتی و دیکتاتور و … بود از مملکت داری هیچی نمی دانست . این است سزای ملتی که زودباور باشد. ببینید , بشنوید , بچشید و لذت ببرید

Saturday, September 29, 2007

آگاهی: به وردپرس کوچ کردم

آگاهی سراغاز آزادگی است
http://agahi.wordpress.com/

اگر بار گران بودیم رفتیم _ اگر نا مهربان بودیم رفتیم


من بلاگ نویسی را در بلاگفا اغاز کردم (خیلی ممنون بلاگفا)
متاسفانه وبلاگ قبلی من بسته شد و کلی رفیق از دست دادم (خیلی کم ممنون بلاگفا)
و در این وبلاگ به نوشتن ادامه دادم .


اما ترس از اینکه هر لحظه ممکن است بسته شود
و به دلیل محدویت های وبلاگ فارسی
به وردپرس کوچ کردم
بنابراین وبلاگ جاری من می باشد
و عزیزانی که قبلا مرا اد کردند مرحمت تعییر ادرس را بکشند.


Saturday, September 22, 2007

آگاهی سراغاز آزادگی است: برای دیدن جواب اشاره گر موس را روی تصویر بیاورید

اگاهی
آگاهی سراغاز آزادگی است
اگر ساکت بشینم گناه کردم
http://itboy.blogfa.com/
وطن؟


برای دیدن جواب اشاره گر موس را روی تصویر بیاورید

ملت بدبخت . ملت مسخ شده . ملت ساده دل .

از ماست که بر ماست

+ نوشته شده توسط مانی | نظر بدهید


از سوال هایی که از جواب دادن ان متنفرم:

1- اهل کجا هستی؟

2- به چه دینی هستی؟

(در مورد من:)

من ایران بدنیا امدم فارس هم نیستم فارسی را دوران دبستان یاد گرفتم در ضمن در خانواده مسلمان متولد شدم از بچگی قران دعا و احادیث ... را یاد گرفتم(یعنی یادم دادند) همیشه در مراسم صبحگاهی دوران دبستان و راهنمایی قران می خواندم و در صف اول نماز جماعت می ایستادم گاهی موذن گاهی مکبر بودم . تا دلتان بخواد جایزه های مذهبی دریافت کردم ظاهرا الگوی بچه های دیگر شده بودم ... دوران دبیرستان را در شهر دیگری اغاز کردم از محیطی که بزرگ شده بودم فاصله گرفتم از همان روزها دربه دری من شروع شد به دینم به وطنم به خدایم به همه چیزم شک کردم از این که بدون چون و چرا کاری را انجام بدهم ترسیدم. نماز بدون وضو خواندم روزه کله گنجشکی گرفتم و گاها سر کلاس با معلم ها بحث می کردم... گفتم که دربه دری من آغاز شد از ان دبیرستان (دبیرستان نمونه ) اخراج شدم به شهرم برگشتم و انجا درسم را ادامه دادم محیط مرا نپذیرفت اگرچه خانواده ام مرا به اغوش کشیدند اما انها هم تحت فشار محیط , جامعه و حکومت قرار گرفتند . شرایط را برای خودم و خانوادم سخت تر کردم . خلاصه اینکه در تحقیقات محلی برای بورسیه دانشگاه رد شدم (گفته بودند به خدا و ولایت اعتقاد ندارد و ....- ان زمان حداقل من به خدا معتقد بودم). از خانه فرار کردم و اسمم را به ارش تغییر دادم اما زود برگشتم و خدمت سربازی رفتم چرا؟ چه اتفاق افتاد؟ ان بماند- از روی مو رد شدم. خدمت را تمام کردم و در شهر دیگری که بیش از هزار کیلوتر از زادگاهم فاصله داشت کنکور امتحان دادم وارد دانشگاه شدم محیط دانشگاه انقدر که فکر میکردم جالب نبود (به خصوص در شهرستان) از همان روز اول فهمیدند که کی هستم مرا به چیزهایی که قبول نداشتم قسمم دادند.

در وطن خودم مثل یک زندانی به ملاقات خانواده ام می رفتم . اخه تا کی صبر ؟ چه باید کرد از دست این محیط لعنتی؟ خودکشی-اه کم اوردی . سکوت-انچه دشمنان می خواهند. همکاری با انها-هم کم اوردی وهم دشمنانت را خوشحال کردی.

چقدر سخت است در لباسی که برای تو نیست ظاهر شوید. می خواهند تورا وارد قالبی کنندکه که هیچ وقت در شان و اندازه ات نیست از تمام جهات به تو فشار می اید جهنم که می گویند این هست.

اه چه دردمانه است در زادگاه خودت احساس امنیت نکنید در وطن خودت دربه در باشی. نه نه من این وطن را نمی خداهم من این خانه را نمی خواهم من جوانی ام در این خانه مسخ شده حرام شد اگر مادرم مرا در صحرای افریقا می زایید اگر پدرم یک گاو پرست بود باز این احساس را داشتم؟

با ابن همه تفاسیر, وطنم چگونه می توانم فراموشت کنم.من از دست خدایان دروغین فرار کردم .تو چطور؟ می خواهی فرار کنی یا بمانی بجنگی؟ اخه دارند تکه پاره ات می کنند. خدایان دروغین دارند زیر پاهاشون له تون می کنند . بنگر چگونه جوانان پرشور و انرژی را در جلوی چشمان شما اعدام می کنند شکنجه می کنند ازار می دهند. بنگر چگونه شما را به ناکسان می فروشند.بنگر اه وطن اه ...

(بغض داره خفه ام می کنه)



فقر در ایران