Monday, November 19, 2007

و... چه و چه و چه بسته بندی اثباتش "دشوار(!)" است، کاربران عزیز بالاترین

و... چه و چه و چه
http://che-0-che-0-che.blogspot.com


دارالترجمه زبون یاجوج و ماجوج

بسته بندی اثباتش "دشوار(!)" است، کاربران عزیز بالاترین
.............
ارادتمند شما: داورخان ( ابراهیم نبوی

خداحافظ، بالاترین!...
روزهای بسیار سختی است. اثباتش دشوار است، بعضی از بچه ها دوست ندارند بشنوند که ... می خواهم برای رسانه هایی مثل رادیو و تلویزیون که در ایران اثر گسترده تری داشته باشد، وقت بگذارم. به همین دلیل این یک خداحافظی با کاربران عزیز بالاترین است...
هدیه ام را آماده می کنم، بسته بندی می کنم، روی آن چیزی می نویسم و برایتان می فرستم " !

ارادتمند شما: داورخان ( ابراهیم نبوی)
http://www.doomdam.com/archives/000350.php
جمعه 25 آبان 1386
....................................

ساختن دیگی به نام "بالاترین" بی تردید
یک خدمت بزرگ به دموکراسی ایران است
امیدوارم سازندگان اولیه این دیگ محترم،
روزی پاداش مادی و معنوی خودشان را بگیرند

اگر شما در این گذشت سریع زمان
پولتان را درنیاورید،
دیگر نمی توانید این کار را بکنید
منظور من از دموکراسی در اینجا مشخصا آزادی بیان است
*
تقریبا همه کسانی که در "بالاترین" حضور دارند، اسامی غیرواقعی دارند،
یعنی که اگر خودشان نخواهند
همیشه می توانند زیر بار مسوولیت نروند
برای کسی که مسوولیت نمی پذیرد، همیشه قدرت تهدید و تحدید آزادی دیگران وجود دارد،
او می تواند پنهان شود،
توهین کند،اتهام بزند، تقلب کند و هزار کار
که هیچ راهی برای گریز از آن نیست
*
اصولا
آزادی بیان،
یعنی
داشتن آزادی
برای توهین به هر موضوع مقدسی روی زمین
*
دقیقا
به همان دلیل که شما می توانید معتقد به چیزی باشید
که از نظر من نادرست است،
من حق دارم آن چیزی را که شما به آن اعتقاد دارید مسخره کنم
این عین آزادی بیان است
*
ممکن است "بالاترین" مجبور باشد
که جلوی آ زادی بیان را به دلیل سیاستی بگیرد...

ا.ن. آقا ( ملیجک خارج از کشور عالیجناب سرخ ریش و شرکا)
متخصص تفسیر منشور حقوق بشر
و قوانین اساسی مغرب زمینی و مفاهیم آزادی بیان
و
دموکراسی
http://www.doomdam.com/archives/000296.php
دوشنبه 5 شهریور 1386 - 27 آگوست 2007

..........................

" ما یا باید حکومت را تحمل کنیم، یا سرنگون کنیم...
ما هم آدمهای سرنگون کردن حکومت نیستیم...
در هر حال حقیر سراپا تقصیر به عنوان
یک انسان قلم به مزد آمادگی خود را برای هرگونه فعالیت رادیو تلویزیونی در این روزها به نفع شرکت مردم در انتخابات اعلام می کنم " !

ا.ن آقا
http://www.roozonline.com/archives/2006/12/000683.php

پتیشن اَزادی عدنان حسن پور و دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی

پتیشن اَزادی عدنان حسن پور و دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی




عدنان حسن پور، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر کرد در خطر اعدام است. او بهمراه روزنامه نگار دیگر کرد، بوتیمار، در سنندج مرکز استان کردستان دستگیر و زندانی شد.

من از جامعه جهانی میخواهم که به او و دیگران دوستداران اَزادی در ایران که زندگی خود را وقف اهداف انسانی خود کرده اند کمک کنند. شما میتوانید با عدم حمایت از سیستم ترور حاکم بر ایران و خودداری از مشروعیت بخشی به اَن به تلاش ایرانیان برای برپائی یک سیستم لائیک و دموکرات کمک کنید. اگر چنین کنید و رژیم اسلامی را بعنوان نماینده مردم ایران نشناسید، به ملتی که برای اَزادی خود نبرد میکند احترام گذاشته اید.

یک رژیم تروریست که در داخل ایران جنایت میکند، به دنیای خارج نیز رحم نخواهد کرد. برای مقابله با این خطرات، حداقلی که از دنیای متمدن انتظار میرود اینست که تا رژیم اسلامی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی را اَزاد نکرده و فعالیتهای اتمی خود را متوقف ننموده است، اَنرا تحت تحریم های هوشمندانه اقتصادی و سیاسی قرار دهند.

مخاطب پتیشن مردم دنیا هستند تا از طریق فشار بر دولتهای خود به خواست های پتیشن تحقق ببخشند.

متن های امضا شده برای سازمانها، اتحادیه ها، و نهادهای غیر دولتی

و همچنین نهادهای سیاسی و مسئولان دولتی فرستاده خواهد شد.

Sunday, November 18, 2007

، قنبل کن ای داغ حماقت خورده، ایرانی دو سوی مرز کشور آخوندها، تا خودتو و جد و آباتو "جهانی" بکنن

سین جیم و یادداشت


دارالترجمه زبون یاجوج و ماجوج

قنبل کن ای داغ حماقت خورده، ایرانی دو سوی مرز کشور آخوندها، ، تا خودتو
و جد و آباتو "جهانی"
بکنن


اصول جهانی (!) "کردن(!)" کارآگاهانه همه ایرانیان
و خود آموز جهانی (!) "شدن (!)" خواسته (!) و ناخواسته(!) ایرانیان تبعیدی
** توضیح الوسایل حرکت های (!) "جزء" به "جزء" (!) جهانی "کردن (!)" ایرانیان "پراکنده (!) " در "جهان" خارج از کشور آخوندها
*** توضیح المسایل "وحدت کلام" آخ جون آخ جون ایرانیان، در
"مسير" جهانی (!) شدن نا (!) خواسته
**** وصف العیش نصف العیش مفهوم "اجماعی" هورت کشیدن آش
کشک"حقوق (!)" بشر ی اصول خداپسندانه(!) شماره 1 و2 و 3 و4 و5 و 27 و 110 و چه و چه قانون (!) اساسی جمهوری(!) آخوندی

............


حدود جهانی شدن…mirzadegi…
"
حدود جهانی شدن ما/
در مسير مطرح شدن مفهومی به نام «جهانی شدن»، ما ايرانی ها نيز، چه آن ها که در داخل ايران و چه آن ها که به صورت پراکنده در سراسر جهان زندگی می کنيم،
خواسته و ناخواسته به اين ميدان وارد شده ايم و، به اين ترتيب، مدتی است که، سخن گفتن از «جهانی شدن» در بين ما هم متداول شده است و به نظر می رسد که ... ما در اين موارد هنوز در ابتدای راه هستيم و ... حتی ناچاريم تحصيل کرده ها و برخی از سياستمداران و روشنفکران خود را نيز متوجه کنيم که ... اين مسايل، معنایی ندارد جز درک حقوق بشر ... در واقع، اندازه و معيار سنجش ميزان نزديک شدن ما به جهان و روند جهانی شدن را همین حرکت های جزء به جزء ... تعيين می کند و بس" !

حاج خانم شوگوه میرزادگی بویشگر. ا.ن
تا همین پس پریرزا "مفتخر به طواف "حجر" السود
گوز یا نیوز
http://news.gooya.eu/politics/archives/2007/11/065069.php
هفدهم نوامبر 2007 / 28 آبان 1386
.........................

" توسل به داروی خوش ظاهر «وحدت» را
امری مربوط به اعصار خشن تاريخ ماقبل مدرن می دانم
و احتراز عاقلانه از آن را رمز ورود به جهان مدرن تلقی می کنم...
جهان متمدن اما
هفتاد و دو ملتی را کنار هم نشانده است و ... وحدت کلمه را
متعلق به دوران توحش تاريخ خود می دانند" !

اسماعيل نوری علا
جمعه گردی های اسماعيل گوز یا نیوز حاج آقای بویشگر. ا.ن نوری علای

http://news.gooya.eu/society/archives/057769.php
آدینه ۱۱ اسفند ۱٣٨۵ - ۲ مارس ۲۰۰۷
.........................................

"بدون شک مهستی شاهرخی يکی از پر تلاش ترين زنان نويسنده ای است
که در
خارج از ايران زندگی می کنند.
وبلاگ چشمان بيدار او تقريباً هميشه به روز است؛
و در کنار آن او وبلاگ ها ديگری را هم اداره می کند.
با اين حال، کارهای او بازاری نيست"!

جمعه گردی های
حاج خانم شوگوه میرزادگی بویشگر. ا.ن
تا همین پس پریروزا "مفتخر به طواف "حجر" السود
شکوه ميرزادگي
http://www.puyeshgaraan.com/Shokooh/1.AZNEGAAH/~New/110207/~Aznegaah-110207.htm
11 آبان 1386 - 20 شوال 1428 - اول نوامبر 2007
..................................

"شما،
برای مظنه زدن حرف های من،
به منبع مراجعه نياز ندارید
بايد دقت کنيد تا ببينيد
که من از کنار هم نهادن يک مشت بديهيات
چه نتايج «کارآگاهانه» ای گرفته ام" !

جمعه گردی های
حاج آقا اسماعيل بویشگر. ا.ن گوز یا نیوز
اسماعيل بویشگر. ا.ن نوری علا
http://news.gooya.com/society/archives/057174.php
آدینه 21 بهمن 1385


Saturday, November 17, 2007

وب سایت سینمای آزاد آغاز به کار کرد


وب سایت سینمای آزاد آغاز به کار کرد

 سرنگونی یکی از مخوفترین سیستم های مافیایی و ضد انسانی

نگاهی متفاوت به سینما در ایران
صدای سینمای ایران در تبعید

http://www.cinemaye-azad.com


...............

تبریک

گفتني ها: دویچه وله و وبلاگ برتر ؟!



دویچه وله و وبلاگ "برتر" ؟


دیروز در شهر برلین جشن سومین دوره مسابقه بین المللی بهترین وبلاگ در فضائی بسیار شلوغ به مدد دو دی جی بسیار فعال که نمی گذاشتند صدا به گوش کسی برسد ! برگزار شد و نتایج مسابقه وبلاگ نویسی دویچه وله اعلام گردید . در بخش فارسی هم در کنار دیگر بخشها وبلاگ 35 درجه به عنوان بهترین وبلاگ فارسی این مسابقه انتخاب شد که از همین جا به کیوان عزیز تبریک می گویم .
اما در طول این چند سال چه در سالهای گذشته که حسین درخشان به عنوان داور بخش فارسی مطرح بود و چه امسال که در ابتدا مسیح علی نژاد و بعد در ادامه فرنازسیفی معرفی شد همواره اختلافات و اعتراضاتی مطرح بوده است که البته بخشی از این انتقادات و اعتراضات همواره در هر مسابقه و گزینشی مطرح است اما آنچه که در این میانه تعجب آور است اینکه مسئولان دویچه وله به هیچ کدام این انتقادات و اعتراضات وقعی نمی گذارند و همچنان بر شیوه خود که البته خالی از عیب نیست صحه می گذارند . اصلی ترین ایراد وارده سیستم ناقص و غیردمکراتیک این مسابقه است که بار انتخاب بهترین وبلاگ هر بخش( زبان ) را تنها بردوش یک داور می اندازد در حالیکه همه می دانیم خرد جمعی پذیرفته ترین روش هست . در سیستم فعلی داورهر بخش توانایی مانور این را دارد که بی توجه به آرای بینندگان و نظر دهندگان به کاندیدای وبلاگها ، وبلاگی را به سلیقه خود انتخاب کند و صد البته که در پرتو این عمل و لحاظ نکردن نظر بینندگان اهانتی است به رای دهندگان . خوب البته این هم برای خود روشی است اما چرا پس در حالیکه دویچه وله این نظر را دارد از مدتها پیش با تبلیغات آنچنانی می خواهد که بینندگان بیایند و کاندیدا بکنند و رای بدهند و ...و دست آخر تمام آرای آنان را منتج به نظر داور می نماید ؟! تا خودش و به تنهایی بهترین وبلاگ را به سلیقه شخصی خود انتخاب کند .
و امسال نیز همچون دو سال گذشته آنچه که روی داد این بود که انتخاب ده وبلاگ در انتها به انتخاب داور مسابقه و به رای گذاشتن آنان است البته این شیوه برای ما ایرانی ها از آنجا که خیلی دموکراتیک هستیم آشنا هست اما نمی دانم چرا آلمانی ها نیز ظاهرا از این روش در عمل خوششان می آید که همه چیز را قائم به یک فرد کنند ؟
ورای این کلیشه به باور من زشت دو ساله دویچه وله امسال نوبر دیگری هم در این مسابقه داشتیم و آن ابطال آرایی بود که در بیش از ۲۰ روز به وبلاگهای منتخب داده شده بود و حرف هم این بود که هکرها حمله کرده اند و دویچه وله هم تمامی آرا را بدون امکان جداسازی آرای های مشکوک از غیر مشکوک از هم درست در یک حرکت شورای نگهبانی ! ابطال نمود (ببینید چقدر این شیوه برای ما ایرانی ها آشناست ؟! ) . من سال پیش نیز گفتم و امسال هم باز می گویم و شاید اصلا برای رئیس دویچه وله نامه ای هم بنویسم و اینکه بهتر و سالمتر و صحیح تر است که دویچه وله نیز همچون تمامی مسابقات و جشنواره های دیگر از هیئت داوران در هر بخش استفاده کند و بقول میرا در اینصورت مجبور هم نخواهند بود با ادعای داشتن پرنسیب دمکراتیک یک دیکتاتوری پنهان را بازسازی کنند . البته یک نکته جالب اینکه امسال هم مسیح و هم فرناز و کیوان که افراد دخیل در این ماجرا هستند همگی خودشان هم از منتقدین این روش غلط بوده و دیگر بلاگرها هم همچون مهدی محسنی و میرا و ... در این باره نوشته اند . اما من با یک پزشک موافقم و نباید البته زیاد به این مسئله دامن زد چرا که به هر حال برگ سبزی است تحفه درویش ... این مسابقه مجالی هست برای بهتر رصد کردن وبلاگستان، مسابقه ای که فعلا به علت اینکه جای دیگری در این وسعت این کار را نمی کند در نوع خود بی نظیر هست و بسیار مهم و اهمیت فراوانی هم دارد البته فراموش نکنیم که همین مسابقه هم هیچگاه نمیتواند و نباید که ملاک و معیار سنجش وبلاگستان باشد . به نظر من هیچ کس نمیتواند در این دنیای مجازی " بهترین " را بیابد

Thursday, November 15, 2007

چشمان بیدار مهستی شاهرخی : دفاع شیرین (!) خانم عبادی از پرونده قتل زهراها


چشمان بیدار مهستی شاهرخی

http://chachmanbidar.blogspot.com/2007/11/blog-post_4454.html




و این بحث همچنان ادامه دارد...

دفاع شیرین (!) خانم عبادی از پرونده قتل زهراها



وکیل نیستم و وکالت نخوانده ام. پزشک نیستم و پزشکی هم نخوانده ام ولی آرزویم عدالت و سلامت انسان است. همین قدر می دانم که عدالت و سلامت، قلمروی افراد خاصی نیست و مال و حق همه است. حق تو و حق من. حق خواهر من هم هست و حق برادر شهیدم و جوانمرگم. حقی برای همه.

بالا بروی و پایین بیایی، بخواهی یا نخواهی، زهرا باشی یا زیبا، بنی یعقوب باشی یا بنی کاظمی، بنی بشر باشی یا بنی آدم، خواهر خودمی، همان زهرای کوچک شاهرخی با چشمان تیزهوش که از همدان گذشت و وکیلش همدانی است و زنده بود و زنده بود تا سرحدمرگ تا زمانی که به چنگ مأموران افتاد و در دو یا چند روز پیکر بیجانش را در همدان به پدر یا به مادرش تحویل دادند و الان زهرا سکوت کرده است و همه چیز حاکی از این است که خون زهرای بیگناهی که در سکوت ریخته شد اکنون در نمایشی شورانگیز توسط وکلای همدانی به بایگانی تاریخ روانه خواهد شد.

زهرا کاظمی علیرغم پاسپورت کانادایی اش در تهران بدون حکم جلب به صورت غیرقانونی در حین عکاسی مقابل زندان اوین دستگیر شد و در زندان مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفت و سرانجام بر اثر ضربه های متعددی که به سرش وارد شده بود دچار خون ریزی مغزی شد و درگذشت.

خانم شیرین عبادی، حقوق دان و فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۰۳ و همکارانش دفاع از پرنده قتل زهرا کاظمی را به عهده گرفتند و حتا خانم شیرین عبادی همدانی گفت: اگر ضرورت ايجاب کند پرونده قتل زهرا کاظمی را به يک دادگاه بين المللی ارجاع خواهيم کرد.

ظاهراً هنوز ضرورت ایجاب نکرده که خانم عبادی وارد این مقوله بشوند و خود را به زحمت بیندازند. به هر حال دادگاه قتل زهرا کاظمی برگزار شد و با خواندن گزارش این دادگاه می بینیم که بیشتر این وکیل متهم است که داد سخن می دهد و او همچون جمهوری قتل و سرکوب، حربه اش تفرقه و تجزیه و معنازدایی از کلمات و بی معنا کردن کردن کلمات و سفسطه و مغلطه است. مدافعان قاتلان کلمات "قتل" را به "شبه قتل" و سپس به"ضربه مغزی" و سرانجام به "فوت عادی" سوق می دهند. از "شکنجه" حرفی به میان نمی آید و نباید بیاید چون شکنجه هیچ ربطی به فوت عادی ندارد و در ضمن از یاد نبریم که به کار بردن کلمه "شکنجه" هیچ به نفع منافع ملی نیست. در این دادگاه که مدام نماینده دادستان و قاضی دادگاه و وکیل متهم داد سخن می دهند ما هیچ دفاعی جانانه ای از سوی شیرین خانم عبادی مالک جایزه صلح نوبل ۲۰۰۳ نمی شنویم. مهم ترین مسئله در این دادگاه نشان دادن حقیقت بود، به این معنا که در بازداشتگاه ها و زندانهای ایران با زندانی مانند اسیر جنگی و یا غنیمت جنگی رفتار می شود. بیشتر زنانی که دستگیر می شوند توسط بازجوهایشان مورد تجاوز قرار می گیرند و گاهی طی دو سه روز شکنجه یک جایی در آن لحظات جان می بازند. در دادگاه زهرا، خانم عبادی جز با مطرح کردن پرونده سازی برای زهرا کاظمی و جریانات حاشیه ای و اینکه گفته اند او جوانی را در ایران اغفال کرده تا علیه رژیم چه و چه ها کند دفاعی از پرونده نمی کند. شیرین خانم اظهار می دارد که جمهوری دروغ با حقه از مادر مقتول حق صلح و سازش را گرفته است و او وقتی پی برده آن وکالتنامه قلابی را عزل کرده ولی خودش در جهت روشن شدن حقیقت تلاش چندانی انجام نمی دهد. در دادگاه اول متهم حتا به دادگاه احضار نمی شود.

وکالت نامه و شاهد دروغین: از نکات جالب دادگاه زهرا کاظمی اینست که جناح غالب و حاکم سعی کرده است برای لوث کردن قتل زهرا سندی قلابی (گرفتن وکالت نامهاز مادر زهرا برای صلح و سازش) و دوم شاهدی قلابی (جوان فریب خورده و اغفال شده توسط زهرا) بتراشد. دادگاه در جلسه اول به نتیجه نمی رسد و به بعد موکول می شود.

در دومین جلسه دادگاه نمایشی، شیرین خانم شاهدان مشهوری را به دادگاه اظهار می کند که علتش بیشتر جنجال آفرینی و نمایش است تا پیشبرد پرونده قتل زهرا. در دومین جلسه دادگاه، خانم عبادی وکیل پایه یک دادگستری از قتل عمد زهرا توسط شخص خاصی به نام محمد رضا الف حرف می زند و بحث بر سر اینکه زنی بیگناه در زیر شکنجه در زندان مورد تجاوز قرار گرفته و سرانجام کشته شده است مطرح نیست بلکه ... پس‌ از زمان‌ تنفس‌ متهم‌ شروع‌ به‌ دفاع‌ از خود مي‌كند و مي‌گويد: "راستي‌ چرا برخي‌ دوستان‌ مي‌خواهند وزارت‌ را مجموعه‌يي‌ خشن‌ معرفي‌ كنند. حاشا و كلا كه‌ چنين‌ باشد. شايد قياس‌ به‌ نفس‌ مي‌كنند."

از نکات جالب تر اظهارات متهم در دومین جلسه دادگاه است. او که بازجوي‌ وزارت‌ اطلاعات‌ بوده‌، در جواب به خبرنگارانی که دورش جمع‌ شدنده اند، گفت‌: "اگر به‌ قضيه‌ اتهام‌ من‌ به‌ صورت‌ صنفي‌ هم‌ نگريسته‌ شود مشخص‌ مي‌شود كه‌ اصلا انگيزه‌يي‌ براي‌ قتل‌ در من‌ نمي‌توانسته‌ باشد. چرا كه‌ وزارت‌ اطلاعات‌ به‌ آن‌ بلوغ‌ و رشد رسيده‌ كه‌ در راستاي‌ اهداف‌ نظام‌ با مخاطبين‌ خود ارتباط‌ برقرار كند. از اين‌ رو نيازي‌ به‌ اين‌ برخوردها نيست‌. من‌ فكر مي‌كنم‌ اين‌ كار راه‌ به‌ بيراهه‌ بردن‌ است‌." وقتي‌ خبرنگار از متهم‌ نظرش‌ را در مورد تبرئه‌ ديگر متهمان‌ اين‌ پرونده‌ و باقي‌ ماندن‌ وي‌ به‌ عنوان‌ تنها متهم‌ پرونده‌ می ‌پرسد او می‌گويد: "در اين‌ مورد خيلي‌ اشتباه‌ كردند چون‌ با بد كسي‌ طرف‌ شده‌اند."


چشم جهانیان به سوی این دادگاه است و به همین منظور خانم شیرین عبادی نمایشی تدارک می بیند. نمایشی که علیرغم شاهدان مشهوری چون محسن‌ آرمين‌ (نماينده‌ مستعفي‌ مجلس‌ ششم‌)، حسين‌ انصاري‌ راد (رييس‌ كميسيون‌ اصل‌ 90 مجلس‌ ششم‌)، جميله‌ كديور و محمد حسين‌ خوش‌وقت‌ (رييس‌ مطبوعات‌ خارجي‌ وزارت‌ ارشاد)، پنج قاضي‌ كه‌ شامل‌ قاضي‌ ارجمندي‌، مقدس‌، اصغرزاده‌، حسین‌خاني‌ و ذبحی هستند، مسعود كريمي‌، علي‌ حاج‌كاظم‌، مصطفي‌ اميرخاني‌، مهدي‌ خاك‌باز و مهدي‌ شكري‌، رياست‌ بيمارستان‌ بقيه‌'الله‌الاعظم‌ و پرسنلي‌ كه‌ از مصدوم‌ ديدن‌ كرده‌اند، حجت‌الاسلام‌ يونسي‌ (وزير اطلاعات‌) ، سعيد مرتضوي‌ (دادستان‌ تهران‌)، محمد علي‌ ابطحي‌ (عضو كميسيون‌ ويژه‌ رياست‌ جمهوري‌)، محسن‌ ميردامادي‌ و احمد مسجدجامعی، فقط در حد نمایش باقی می ماند. همچنان که اتهام قتل عمد او اتهامی است که در نهایت می شود اتهامی واهی که بالاخره بین زمین و هوا می ماند و همه ی فاجعه را لوث می کند. افرادی که بایست به عنوان متهم به دادگاه احضار شوند به عنوان شاهد وکیل به دادگاه دعوت می شوند و دادگاه قتل زهرا تبدیل به مجلس عروسی هفت شب و هفت روز همدانی ها که در آن بزرگان و عالیرتبه گان در صدر می نشینند تبدیل می شود. همه چیز در این دادگاه بی معنا و لوس می شود.

دفاعیه خانم عبادی بیش از آنکه اصل را بر کشف حقیقت و پایه هایش را بر اساس اسناد و استدلال های قوی بنا کند به روشی همدانی تهیه شده و با دعوت از چهره های مشهور به دادگاه به عنوان شاهد و متهم کردن یک بازجوی شکنجه گر واواک به قتل عمد، به دادگاهی بسیار شلوغ و مجازی و مردم فریب تبدیل می شود. آیا واقعاً آوردن این افراد به دادگاه، به عنوان شاهدان پرونده، نیازی بود؟ و آیا واقعاً یک وکیل حرفه ای و مشهور در سطح جهانی در چنین پرونده ای، مسئله را به مسئله ای فردی و قتل عمد و مسئولان را به یک و یا دو یا سه نفر کارمند معزول واواوک تقلیل می دهد و شخصی می نماید؟ دادگاه به نتیجه نمی رسد، چون قرار نیست که به نتیجه برسد و قاضی و نماینده دادستان از حقوق شهروندی و قانون مستقل کشور حرف می زنند و قاتلان بدون اجازه قاضی از در بیرون می روند و می آیند.

از نکات جالب تر در دادگاه سوم، دفاعیه یکی از وکلای مادر مقتول و یکی از دستیاران خانم عبادی است. سيف‌زاده می گوید: چشم دنيا روي اين دادگاه است، بياييم و‎ ‎نگذاريم اين قتل به پاي نظام نوشته شود. در اين هنگام قاضي فراهاني پاسخ‎ ‎داد: ما بر وظايف خود واقفيم. یعنی قتلی که یک نظام توتالیتر شکنجه گر و قاتل مسئول آنست قرار است با توافقی دوجانبه بین موکلان و قاضی تبدیل به یک مسئله فردی تبدیل شود و در صورت محکومیت قاتل و یا قاتلان زهرا، پول خونش و یا همان دیه لعنتی را خواهند پرداخت و خلاص! و هیچ گناهی به پای نظام نوشته نشود!

وقتی گزارش سومین جلسه دادگاه را می خوانیم یادمان می رود که سیف زاده وکیل مادر زهرا و یا زهرای مقتول است چون او بیش از هر چیز به نظر می رسد که دفاعیه خود را بر پایه ارائه اثبات بیگناهی متهم استوار کرده است. سیف زاده در تشريح فرضيه‌ي سوم خود اظهار داشت: "شخصي ظاهرا از‎ ‎مأموران امنيتي قوه‌ي قضاييه با حضور دو فرد ديگر، ضربه هولناكي به جمجمه‌ي زهرا‎ ‎كاظمي مي‌زند. اين نظر پزشكي قانوني نيز وجود دارد كه مشخص شده در جمجمه‌ي زهرا‎ ‎كاظمي آثار دو ترك وجود دارد. چرا مي‌خواهند كسي را متهم كنند كه متهم نيست؟ هرچند‎ ‎كه متهم حاضر در دادگاه جرم‌هاي زيادي انجام داده؛ او وضعيت جسمي زهرا كاظمي را‎ ‎گزارش نكرده، اعتراضات زهرا كاظمي را گزارش نكرده و نيز حالت وخيم او را. اين‌ها‎ ‎همه جرم است اما نمي‌توان او را به عنوان قاتل به محاكمه كشيد." امروزه در برابر مواردی مانند قتل زهراها و یا سنگسار جعفر کیانی بحث قاضی خودکامه و قاضی مغرض و فرد متخلف از سوی وکلای حقوق بشری پیش می آید و به این طریق دست نظام و قوه غذاییه اش از هر گناهی شسته می گردد. هیچ بحث ناقص بودن و یا کور بودن قانون و یا اعتراض به قانون مطرح نمی شود. نه از جانب وکلای مقتول و نه از جانب دادستان و یا ریاست محترم قوه غذاییه. وقاحت همگی شان تا آن حد است که در دادگاه تا آنجا پیش رفته اند که قتل زهرا را ناشی از قضا و قدر و سرنوشت هم قلمداد کرده اند!

و جالب تر این که بر خلاف حرفهای خانم عبادی که وکیل مورد اعتماد مادر زهرا و فعال حقوق بشر و برنده جایزه جهانی صلح نوبل ۲۰۰۳ این ضرورت هنوز ایجاب نکرده که شکنجه و تجاوز و قتل زهرا کاظمی که در زندان توسط مأموران عالیرتبه امنیتی صورت گرفته به جایی برسد و لازم نیست این ماجرا به دادگاه های بین المللی کشانیده شود و در نتیجه قاتلان به راحتی آزاد می شوند.

یادمان نرود از زمان دستگیری زهرا در روز دوم تیر سلامت کامل در حال عکاسی تا زمان مرگش در زیر شکنجه که به مرگش در صبح ششم تیر در بیمارستان منجر شد بیش از چهار روز فاصله نیست!

[ZEHRA++BENIE.bmp]

وقتی زهرای دیگری به قتل رسید، زهرای تیزهوشی که پزشک بود در ظرف دو روز، او در شهر همدان تبدیل به جسدی شد و با تهدید جنازه اش را تحویل خانواده اش دادند. باز بوی کباب به گوشت شیرین خانم عبادی رسید تا از این قتل فجیع یا از این نمد، برای خود کلاهی بسازند. پس شیرین عبادی و جمعی از وکلای حقوق بشری اطلاعیه ای دادند. اعضای کانون مدافعان حقوق بشر از مرگ مشکوک دکتر «زهرا.ب» اظهارتاسف کردند و شيرين عبادی يکی از اعضای اين کانون اعلام کرد که حاضر به انجام هر کمکی به خانوادهء اين دختر است.

کسی نیست به این شیرین خانم همدانی بگوید که وکالت و دفاع از عدالت برای یک فعال حقوق بشر یک مسئولیت و یک وظیفه است و باید این مسئولیت در وجود کسی که جایزه صلح نوبل ۲۰۰۳ را به او داده اند تا حدی نهادینه شده باشد که خودش داوطلبانه به دفاع از آنان برخیزد و اسم این کار را "کمک" نگذارد. تعارف و عدم دریافت صحیحی از فعالیت های حقوق بشری نزد بسیاری از وکلایی که این نوع دفاعیات را در ایران به عهده می گیرند و ادعای فعال حقوق بشر بودن و یا فمینیست بودن را دارند به خوبی مشهود است. این افراد هنوز پی نبرده اند که وقتی جایزه ای برای حقوق بشر به آنان اهدا می شود برای خرید خانه و ماشین و مستغلات و ویلای شمال نیست بلکه آن پول باید در جهت اهداف خیرخواهانه زیر نظر و نظارت ایشان و در کمال امانت صرف گردد شاید که اوضاع تغییری کند.

خانم عبادی باید به خوبی بداند که او هیچ کمکی نمی تواند به زهرای اول و یا زهرای دومی بکند چون آن زهراها مانند بسیاری دیگر که بی نام و نشان دستگیر و شکنجه و تجاوز و سرانجام به شکل فجیعی به قتل رسیدند، اکنون در گورستانی دفن شده اند. خانواده زهرای اول و خانواده زهرای دوم نیز دیگر هرگز فرزندشان را نخواهند دید و این تعارف خنک همدانی هیچ معنایی جز یک تعارف لوس نخواهد داشت. یک وکیل حرفه ای حقوق بشر در راه عدالت و کشف حقیقت می کوشد و نهایت تمرکز خود را در خواباندن قائله و در نهایت کسب مبلغی به عنوان دیه برای بازماندگان نمی گذارد.

شیرین خانم من برای دفاع از حقوق خواهر و یا مادرم احتیاج به نمایش ندارم. هیچ هم لازم نیست از من "کمک" بخواهند. سعی خودم را می کنم تا جایی که بتوانم. شاید برای این است که نه همدانی ام و نه اهل عبادت و نه خیلی شیرین.


و این بحث همچنان ادامه دارد...

عکس زهرا بنی یعقوب در لباس فارغ التحصیلی از سایت کانون زنان ایرانی



Wednesday, November 14, 2007

و... چه و چه و چه تا همین پس پریروزا "مفتخر" به طواف حجر الاسود

و... چه و چه و چه


دارالترجمه " گفتني های" یاجوج و ماجوج
......................

ابتکار«کارآگاهانه» یک بوقلمون هفت رنگ "خارج از ایران" / تا همین
پس پریروزا "مفتخر" به طواف حجر الاسود




ً در مراسم خاکسپاری و ختم ها در ايران رسم نبوده و نيست که زن ها بروند و سخنرانی کنند؛ به خصوص اگر که اين مراسم جنبه ای عمومی هم داشته باشند.

اما خانم شيرين عبادی اين سنت را شکسته و در مراسم خاکسپاری دکتر پرويز ورجاوند سخنرانی کرده اند. ...

گفته می شود که در برنامه ريزی خاکسپاری قرار نبوده که خانم عبادی صحبت کنند و اين اقدام ابتکار خود خانم عبادی بوده است" !



حاج خانوم شوگوه میر زادگی "خارج از ایران"

شرکت سهامی بویشگران گو "." یا نیوز ا.ن لاین
http://www.puyeshgaraan.com/Qalamro/Az%20Negaah-Word/Aznegaah-Word-061507.htm#2

بيست و پنجم خرداد 1386 / پانزدهم جون 2007

...............................................

شما،
برای مظنه زدن حرف های من، به منبع مراجعه نياز ندارید

بايد دقت کنيد تا ببينيد
که من از کنار هم نهادن يک مشت بديهيات چه نتايج «کارآگاهانه» ای گرفته ام.


حاج آقا اسماعيلنوری گوز- یا - نیوز علا


شرکت سهامی بویشگران
گو "." یا نیوز ا.ن لاین
http://news.gooya.com/society/archives/057174.php
21 بهمن 1385

و... چه و چه و چه : تازه ترین" بویش گری ابلق "خارج از ايران" یک حاج خانم بوقلمون، تا همین پس پریروزا "مفتخر" به طواف حجر الاسود

و... چه و چه و چه


دارالترجمه " گفتني های" یاجوج و ماجوج

"تازه ترین" بویش گری
ابلق "خارج از ايران" یک حاج خانم بوقلمون، تا همین پس پریروزا "مفتخر" به طواف حجر الاسود
............


"بدون شک مهستی شاهرخی يکی از پر تلاش ترين زنان نويسنده ای است که در خارج از ايران زندگی می کنند. وبلاگ چشمان بيدار او تقريباً هميشه به روز است؛
و در کنار آن او وبلاگ ها ديگری را هم اداره می کند.
با اين حال، کارهای او بازاری نيست
"!

جمعه گردی های
حاج خانم شوگوه میرزادگی بویش گرها
شکوه ميرزادگي
http://www.puyeshgaraan.com/Shokooh/1.AZNEGAAH/~New/110207/~Aznegaah-110207.htm
11 آبان ماه 1386

Tuesday, November 13, 2007

چشمان بیدار مهستی شاهرخی: به یاد بیژن مفید و شهر پر از قصه اش

چشمان بیدار
مهستی شاهرخی

به یاد بیژن مفید

و شهر پر از قصه اش



"تو به طرز غریبی حقیقی هستی. بعد از آن همه سال، هنوز نام دریا را که می‌آوری، واژه غرق می‌شود. . . تئاتر ما هنوز نمی‌داند نبودنِ تو را کجای صحنه بگذارد که تماشاچی سرگیجه نگیرد."

عریضه
ماندانا زندیان به بیژن مفید
یادمان بیژن مفید
در راوی حکایت باقی

بیژن مفید در ویکیپدیا

دو تا چشم سیاه داری
Download

نه دیگه این واسه ما دل نمی شه
Download

ترانه های شهر قصه و ماه و پلنگ در ایرانین سانگ
شهر قصه-نمايشنامه-بيژن مفيد


ویدئوی نمایش
کوتی و موتی از بیژن مفید به کارگردانی آرتا داوری

یک و دو و سه و چهار و پنج و شش

هم آوا : دریافت لوگو


Image and video hosting by TinyPic


Sunday, November 11, 2007

تقویم تبعید: آرم جدید وزارت اطلاعاتد



اطلاعيه وزارت اطلاعات جمهوری (!) ملایان


وزارت اطلاعات با انتشار اي در روزنامه همشهريطراحي آرم خود را به مسابقه گذاشت.
پس از شور فراوان و بررسی های کافی ، آرم ذیل بدلیل رسانابودن مفهوم و نمایش کامل از اهداف وزارتخانه سربازان گمنامو نهایتا (مثل سعید امامی ) واجبی خور ، با اکثریت قریب به
اتفاق آرا برگزیده شد

TinyPic image


روابط عمومی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ملایان

Saturday, November 10, 2007

هم آوا : ما جنگ نمی خواهیم

هم آوا گامی است برای هم صدایی وبلاگ نویسان برای ایرانی بهتر؛ هر روز در کنار شما و با شما به بررسی دلایل ضعف تاریخیمان در نرسیدن به دموکراسی واقعی خواهیم پرداخت و سپاسگزار خواهم شد با مطالعه تمامی مطالب و نظرات مندرج در این وبلاگ، راهی صحیح را برای آینده ای بهتر جهت احقاق حقوق بشر در ایران بیابیم. ضمنا این وبلاگ آمادگی خودش رو برای انعکاس نوشته های شما در این زمینه اعلام میکنه

هم آوا

دریافت لوگو

http://hamava01.blogfa.com/

Friday, November 09, 2007

زیتون: انتخوابات مرغ‌های عزا و عروسی

زیتون

http://z8un.com


انتخوابات مرغ‌های عزا و عروسی

اصلاح‌طلب‌ها این روزا حسابی به تکاپو افتادن برای انتخابات مجلس 24 اسفند رأی جمع کنن.
با همه تماس می‌گیرن که بیایید متشکل شیم، جلسه برگزار کنیم، کمک مالی جمع کنیم و این یکی مجلسو دست خودمون(!) بگیریم و چنین کنیم و چنان کنیم.
آخه بگو این همه سال مجلس و رئیس‌جمهوری دستتون بود چیکار کردین؟
می‌گن ایندفعه موضوع فرق کرده. فریاد می‌زنیم و حق ملتو می‌گیریم.
اوضاع چه فرقی کرده؟ معجزه شده؟ شجاعت شما زیاد شده؟ قوه‌ی ناطقه‌تون پیشرفت کرده؟
تازه... تو این سال‌های احمدی‌نژاد چرا هر وقت از سر ضرورت کارمون به شماهایی که مسندی دست‌دوم در اختیار دارید افتاده با تبختر باهامون رفتار کردید و سنگ جلو پامون انداختید که هر چی باشه ما هنوز یه گوشه از حکومتو در دست داریم و یه گوشه‌ی لحاف ملا هنوز دست ماست و شما دگراندیشید و...
حالا چی شده که ما باز به‌دردخور شدیم؟
بیچاره ما مرغ‌های عزا و عروسی

Thursday, November 08, 2007

هادي و صمد، ده سال بعد

WBannerSep2.jpg

تلفن رزرو لندن 2295 5516 078

تاريخ اجرا در بعضي شهرها بعداً اعلام ميشود و در چند شهر احتمال تغيير هست.
با پوزش اگر اسم شهر شما را در فارسي يا لاتين - يا هردو! - اندکي غلط نوشته باشيم!-. برگزارکنندگان برنامه و ديگر دوستان لطفاً اشتباهات احتمالي را ايميل کنند.
ايميل براي اطلاعات: hadikhorsandi@aol.com
در صورت برخورد با مشکل در تماس مستقيم با شماره‌هاي داده شده شهرها، لطفاً با شماره 9835 8202 020 لندن يا موبايل 2295 5516 078 در انگلستان (يا 7878 887 818 در آمريکا) تماس بگيريد.
Barname2NovAA.gif
-------------------------
Thursday, November 1st 2007
HONNOVER
e-mail: parfam@arcor.de
Info: 0049 172 8875 815
Freizeitheim Mühlenberg,
Mühlenberger Markt 1
30457 Hannover
-------------------------
Friday, November 2nd 2007
BREMEN
0421 39 66 993
-------------------------
Saturday, November 3rd 2007
HAMBURG
Audimax 1
Von Melle Park 4
20146 Hamburg
e-mail : tds_afsahi@yahoo.com
Info: 0171-1826189
Info: 0175 - 1236989
-------------------------
Sunday, November 4th 2007
BERLIN
Berlin 04.11.2007
Universal Hall
Gotzkowskystr.22
10555 Berlin
shoroe namayesh saate 19
e-mail :mehravar@t-online.de
Info: 030.216.4747
-------------------------
Friday, November 9th 2007
FRANKFURT
Info: 0177.3344489
e-mail: ranginkaman@gmx.de
-------------------------
Saturday, November 10th 2007
LUXEMBOURG
Info: 0211.519.1954
-------------------------
Sunday, November 11th 2007
SAARBRUCKEN
e - mail: nasrin118@hotmail.com
SAARBRÜCKEN
Info: 0681- 33 47 1
Theater Blauer Hirsch
Saargemünder Str,11
Tel: 0681 – 584 99 49
www.theater-blauerhirsch.de
-------------------------
Tuesday, November 13th 2007
KARLSERUHE
Albert-Schweitzer-Saal
Reinhold-Frank-Str. 48 A
76133 Karlsruhe
e-mail : mobasheri_bahman@yahoo.de
Tel: 0172.781.0951
-------------------------
Wednesday, November 14th 2007
FREIBURG
e-mail : dariafreiburg@yahoo.de
Info:0761.202.0966
-------------------------
Friday, November 16th 2007
NURENBURG
Info:0172 8673511
Nadr1953@aol.com
-------------------------
Saturday, November 17th 2007
STUTTGART
Info: 0175.161.0934
-------------------------
Sunday, November 18th 2007
MUNICH
MÜNCHNER THEATER FÜR KINDER
Dachauer Str. 46
München
e-Mail : darioush@shirvani.de
Info: 0173. 45. 50 996
Web: www.shirvani.de
-------------------------------
Thursday, November 22nd 2007
VIENNA
A- 1060 wien, OTTO-BAUER-GASSE 7/3
HAUS DER BEGEGNUNG MARIAHILF
Vorod be salon 19
schrog barnameh 19/30
e-mail: farid.farajpoory@chello.at
Info: 22.12760193
-------------------------
Saturday, November 24th 2007
ZURICH
Info: 076.45.3210
-------------------------
Sunday, November 25th 2007
GENEVA
e-mail: vaezz@yahoo.com
Info: 076 429 6566
-------------------------
Tuesday, November 27th 2007
NICE
NICE 20h:30
Parc PHOENIX
(Salle Linnée)
405 Prom des Anglais
Email: artmundinice@hotmail.com
Tel: 0611.640.944
-------------------------
Monday, December, 3nd 2007
Paris
e-mail : khavaran1@wanadoo.fr
Info:0143.43.7696
-------------------------
Wednesday, December 5th 2007
TOULOUSE
2, Rue Camichel, 31071, Toulouse
www.sabalan.fr/
e-mail : sadegh.keyhani@gmail.com
Info: 05.61.49.87.84
-------------------------
Thursday, December 6th 2007
MONTPELLIER
e-mail: m.zende@orange.fr
Info: 0467707530
-------------------------
Friday, December 7th 2007
LYON
e-mail: khalatbari@wanadoo.fr
Info:0478.61.2095
Info: 04 78 37 10 67
Salle du FOYER de MONCHAT
53 Rue Charles Richard
-------------------------
Samedi 8 décembre 2007 à 20 h 00
STRASBOURG
Salle : Foyer Saint Louis
3, Rue du Dr Maurice Freysz
STRASBOURG (Robertsau)
e-mail: apci@altergen.net
Info: 03 88 33 77 33
-------------------------
Sunday, December 9th 2007
LONDON - Logan Hall
Info: www.asgharagha.com
Info: 078.55.16.22.95