Showing posts with label سجاد نیکنام: هم آوا. Show all posts
Showing posts with label سجاد نیکنام: هم آوا. Show all posts

Thursday, January 01, 2009

دانشجویانی (!) که نام خود را در لیست استشهادیون میگنجانند تا به نجات (!) بی پناهان سرزمینی بیگانه بشتابند

سجاد نیکنام
هم آوا

دانشجویان شیراز مگر چه کرده اند که چنین مجازات میشوند؟!


حمایت از بیگانه؛ تعلیق برای دانشجویان

به دنبال تعلیقهای بی سابقه در دانشگاه شیراز، ۸ نفر دیگر از دانشجویان این دانشگاه با احکام سنگین ممنوعیت از تحصیل و ارجاع به کمیته‌ انضباطی مرکزی وزارت علوم برای صدور رای در مورد مابقیِ اتهاماتشان محکوم شدند. محسن زرین‌کمر، اکبر حسن‌پور، لقمان قدیری، افشین هوشنگ و آلما رنجبر هر کدام به دو ترم ممنوعیت از تحصیل با احتساب سنوات و ارجاع به کمیته انضباطی مرکزی برای صدور رای در مورد اتهامِ «توهین به شعائر اسلامی یا ملی و ارتکاب اعمالی بر ضد نظام جمهوری اسلامی» و امین کریمی و آرمین برازش به یک ترم ممنوعیت از تحصیل و همچنین امین درستی به توبیخ کتبی با درج در پرونده محکوم شدند. گویا صادر کنندگان این احکام سنگین، حضور دانشجویان در مراسم روز دانشجو را (که بی شک هدفی جز گرامیداشت یاد شهیدان دانشجویی را دنبال نمیکرده) به منزله "توهین به شعائر اسلامی یا ملی و ارتکاب اعمالی بر ضد نظام جمهوری اسلامی" تلقی کرده اند!

باید از مسئولین دانشگاه شیراز پرسید که سه آذر اهورایی، ضداسلام یا غیرملی بوده اند یا اینکه بزرگداشت یاد دانشجویانی که به دست رژیم گذشته شهید شده اند، اقدامی بر علیه نظام جمهوری اسلامی بوده است؟

البته همانگونه که بعضی از دانشجویان تعلیقی به آن اشاره کرده اند، گویا برخی از تشکلها و مسئولین دانشگاه شیراز اتهامات مضحکی چون خط گیری دانشجویان از بیگانگان و بخصوص گروههای کمونیستی را متوجه دانشجویان ساخته اند تا به این بهانه آنها را مخالف دین و نظام جلوه دهند! خوب چه انتظار دیگری میتوان از تشکلها و مسئولینی داشت که به جای بزرگداشت یاد سه شهید دانشجویی (روز دانشجو)، خود را با جشن و شادی سرگرم میکنند تا مبادا دانشجو به آرمان و آزادیخواهی گذشتگان پی برد. همچنین سوء استفاده برخی احزاب و گروههای برون مرزی از حرکت دانشجویان شیراز را نیز نباید فراموش کرد که حرکت صنفی و قانونمند این دانشجویان را به گروه خود منتصب میکنند تا به خیال خود حرکت مسالمت آمیز دانشجویان را به منزله حمایت از خود قلمداد کنند؛ اقدام زشتی که خود دانشجویان شیراز بارها در اطلاعیه ها و بیانیه های خود، به صراحت آن را رد و تقبیح کرده اند ولی متاسفانه گویا مسئولین این دانشگاه به جای بها دادن به سخن خود دانشجویان، بیشتر به ادعاهای گروههای برون مرزی و برخی نیروهای به ظاهر بسیجی استناد میکنند تا راحتتر بتوانند جلوی انتقادات قانونمند دانشجویان حق طلب را بگیرند.

پیش از این نیز، کاظم رضایی، سعید خلعتبری، عبدالجلیل رضایی، آرش روستایی، هادی الم‌لی، حمدالله نامجو و دو تن دیگر از دانشجویان مجموعاً به ۱۵ ترم ممنوعیت از تحصیل محکوم شده بودند. تمامی این افراد به دلیل شرکت در تجمعات ۱۶ و ۱۸ آذر ماه دانشگاه شیراز به کمیته انضباطی احضار شده بودند. البته محسن‌ زرین‌کمر دانشجویی که در جلسه علی لاریجانی، رئیس مجلس در دانشگاه شیراز در پشت تریبون قرار گرفت و انتقاداتی را به مسئولان وارد کرد، با اینکه در تجمعات ۱۶ و ۱۸ آذر ماه حضور نداشته، به اتهام شرکت در این تجمعات به کمیته‌ انضباطی احضار، ولی در حکمی که برای وی صادر شده، به اتهام توهین به مسئولین ارشد نظام به دو ترم ممنوعیت از تحصیل محکوم شده است! این در حالی است که برخی از دانشجویان نه در تجمعات 16 و 18 آذر ماه و نه در جلسه مذکور حضور داشته اند و با اتهاماتی چون خط دهی به دیگر دانشجویان و ایجاد بلوا و آشوب در دانشگاه، متحمل چنین احکامی شده اند. متاسفانه این احکام برای ۶ نفر از دانشجویان به علت تمام شدن سنوات آموزشی‌شان به منزله اخراج آنها از دانشگاه خواهد بود. همچنین تمام افرادی که تاکنون برای آنها حکم صادر شده، بنا به بندی در احکامشان، در مدت اجرای حکم از حضور در دانشگاه منع شده‌اند که بی شک برای دانشجویان شهرستانی و آن هم در آستانه امتحانات پایان ترم، مشکل ساز خواهد شد. شایان ذکر است که از ۳۷ نفر احضار شده به کمیته انضباطی تاکنون برای ۱۷ نفر آنها، مجموعاً حکم ۲۷ ترم ممنوعیت از تحصیل با احتساب سنوات و ارجاع به کمیته انضباطی مرکزی صادر شده و برای ۲۰ نفر دیگر هنوز حکم انضباطی صادر نشده که بنا به اظهارات فعالان دانشجویی احکام سنگینی نیز در انتظار آنان خواهد بود.

فراموش نکنیم که پس از اتمام مراسم تریبون آزاد در روز ۱۸ آذر در دانشگاه شیراز، نیروهای بسیج با برگزاری اعتکاف سیاسی در مسجد دانشگاه و نیز دیدار با مسئولین استان فارس، خواهان اخراج فعالان دانشجویی از دانشگاه و برخورد قضایی با آنها شده بودند که متاسفانه تاکنون این سناریو به صورت کامل اجرا شده است. البته همین دانشجویان به ظاهر بسیجی که اینچنین در برابر همکلاسیها و هم دانشگاهیان بی پناه خود به مدد حمایتهای غیردانشجویی، سینه سپر کرده اند و اتهامات ناروا را متوجه آنها ساخته اند، در سوی دیگر نام خود را در لیست استشهادیون برای نجات غزه میگنجانند تا به خیال خود به نجات بی پناهان سرزمینی بیگانه بشتابند! مبادا عقده های شخصی این افراد که با آبروی بسیج واقعی نیز بازی میکنند، ابزاری شود برای سوء استفاده از حمایتهایی که امروز در ایران برای غزه به پا شده است؟! جا دارد این سوال را از مدعیان دروغین بسیج پرسید که آیا چریکهای حماس امروز برای ایرانیان عزیزتر از دانشجویان شیراز شده اند که برای کمک به آنها لحظه شماری میکنند ولی دل را خوشنود به اخراج دانشجویان هم میهن خود میکنند؟! آیا جرم ناکرده دانشجویان شیراز، سنگینتر از امدادهایی شده است که همین حماس روزی به صدام حسین میرساند تا خون فرزندان این مرز و بوم را مظلومانه به خاک بریزد؟! آری کودکان و مردم بیگناه غزه امروز مظلومانه قربانی سیاستهای غلط منطقه ای میشوند و وظیفه هر انسانی است که به دفاع از حقوق آنها برخیزد، اما دانشجویان شیراز قربانی چه سیاستی میشوند؟ چه کسانی میخواهند از فرصت پیش آمده از نگرانی قربانی شدن مظلومانه مردم غزه، برای قربانی کردن حق طلبان داخلی نهایت استفاده را ببرند؟ چرا که تعلیقها و ممنوع الورودیها محدود به دانشگاه شیراز نشده و از دانشگاه امیرکبیر نیز خبر میرسد که از ورود احسان منصوری به این دانشگاه ممانعت به عمل آمده است و احضارها در دانشگاههای دیگر کشور نیز ادامه دارد. همچنین در این ایام که همه ایرانیان باید یکصدا ندای مظلومیت مردم غزه را سر دهند، خبر از بازداشت فعالان کارگری و معلمان به گوش میرسد که گویا باید خواسته های حماس را به خواسته های خود ارجحیت دهند! کاش درصدی از حقوق ماهیانه خود را نیز جهت جبران حقوق عقب افتاده کارگران و معلمان میهن اختصاص میدادیم! ولی چه کنیم که تا به امروز به گونه ای رفتار شده است که در سراسر جهان مردم در حرکتهایی خودجوش به حمایت از مردم مظلوم غزه به پا میخیزند اما در ایران ...؟

آری امروز همه باید برای یکدلی در داخل ایران تلاش کنیم
تا با قدرت مدافع حقوق انسانها نه تنها در غزه،
بلکه در سراسر جهان باشیم

و تردید نیست که
این همدلی با تبعیض هرگز میسر نخواهد بود.


Sunday, April 13, 2008

هم آوا: انفجار شیراز و اظهارات ضد و نقیض

سجاد نیکنام
هم آوا
http://hamava01.blogfa.com/



انفجار شیراز و اظهارات ضد و نقیض!




با توجه به حادثه غم انگیز انفجار حسینیه سیدالشهدای شیراز و در حالی که خبر این انفجار ظرف چند دقیقه به یکی از مهمترین خبر خبرگزاریها و رسانه های جهان تبدیل میشود، معلوم نیست چرا سیمای جمهوری اسلامی ایران تا ساعتها پس از این حادثه، درباره آن سکوت کرده و آن را با سانسور خبری همراه میسازد؟! گویا کشته و مجروح شدن بیش از یکصد ایرانی در انفجار مرموز شیراز، از اهمیت خاصی برای مسئولین رسانه ملی برخوردار نبوده و یا شاید هم این اقدام سوال برانگیز، به نوعی شائبه ممنوع التصویر بودن مسئول کانون رهپویان وصال (حسینیه سیدالشهدا) بنا به ادعای برخی سایتها را تقویت میکند!

جالب اینکه هنوز رسماً تروریستی بودن کشتار هم میهنانمان تائید نشده و اظهارات ضد و نقیضی از سوی مسئولین در این زمینه منعکس شده است و حتی ابراهيم عزيزي رئيس شوراي تامين شيراز با رد خبرهاي پراكنده‌ رسانه‌ها، بمب‌گذاري در حادثه شب گذشته شيراز را تأييد نکرده و تاکید کرده که نه تنها كسي بازداشت نشده بلكه هنوز هيچ فرد يا گروهي، مسئوليت انفجار را نیز عهده‌دار نشده است. وی همچنین علت حادثه مذکور را، مواد منفجره معرفی کرده ولی در عین حال نسبت به اينكه حادثه يك اقدام خرابكارانه بوده يا با توجه به نگهداري تسليحات نظامي و بر اثر يك حادثه اتفاق رخ داده، ابراز تردید کرده است.

سردار علی معيدی فرمانده انتظامی فارس‏ نیز هرگونه خرابكاری و اقدام ضد امنيتی در اين حادثه را منتفی دانسته و اعلام كرده که احتمالا علت اين حادثه به دليل سهل انگاری در نگهداری مهمات باقی مانده بوده است، چون چندی پيش در همين محل يك نمايشگاه در وصف دفاع مقدس برپا شده بود که چنین اظهار نظری، ناقض گزارش خبرگزاری فارس مبنی بر انفجار بمبی دست ساز در این حادثه میباشد.

اما حجت الاسلام انجوي نژاد سخنران این جلسه، اظهار داشته که شخصی مواد منفجره را در زیر قفسه ای که مربوط به نمایشگاه معراج شهدا میباشد، قرار داده و چون در این قفسه آثاری از شهدا من جمله لباس، پوتین، چکمه، کلاه آهنی، پوکه های خمپاره منور و پوکه توپ به عنوان گلدان استفاده شده بود، با انفجار، اینها تبدیل به ترکش شده و متاسفانه منجر به جراحت شدید و شهادت جمعی از دوستانمان شد و در بررسی دقیق با توجه به اینکه در زیر قفسه، چاله ای ایجاد شده است معلوم گرديده که در آن مکان مواد منفجره کار گذاشته شده است.

آیت الله حائری نماینده مقام معظم رهبری در استان فارس نیز اظهار داشته که هیچ مواد منفجره ای در نمایشگاه معراج شهدا وجود نداشته و تمام قدرت این انفجار به قفسه ای بوده است که به عنوان ترکش بعد از انفجار عمل کرده و موج انفجار به قدری شدید بوده که قفسه 600 کیلویی را پرتاب کرده و نفراتی را قطعه قطعه و در سقف حسینه شکاف عظیمی ایجاد کرده كه طبیعتا ميتوان نتيجه گرفت كه مقدار مواد منفجره زیاد بوده است.

همچنین عليرضا كاربار مسئولان كميته اطلاع رساني كانون ره پويان وصال شيراز در خصوص وقوع حادثه بمبگذاري در حسينيه سيدالشهداي اين شهر اعلام كرده که طبق بررسيهاي انجام شده توسط نيروهاي امنيتي و مسئولين ذيربط استان فارس، بمب دست ساز قوي كه در يك كيف سامسونت و در انتهاي حسينيه در قسمت برادران جاسازي شده بود، موجب انفجار و كشته و زخمي شدن تعداد زيادي از هموطنان شده است.

حسينيه سيد الشهدا

Thursday, March 20, 2008

هم آوا : جنبشهای اجتماعی و سالی که گذشت

سجاد نیکنام
هم آوا
http://hamava01.blogfa.com/


جنبشهای اجتماعی و سالی که گذشت

سجاد نیکنام: سال 86 با تمام تلخیها و خوشیهایش رو پشت سر نهادیم و بی شک سال گذشته دستآوردهای بسیاری برای جنبشهای اجتماعی ایران به دنبال داشت. البته شاید بسیاری سعی بر این داشته باشند که این دستآوردها را کم رنگ یا بی ارزش جلوه دهند ولی مسلماً ارزش فعالیتهای رو به رشد سال 86 را، فعالین مدنی و حقوق بشر ایران بیشتر از همه درک خواهند کرد که مطمئناً تجربیات بسیاری برای آنها به دنبال داشته است. زنان، دانشجویان، کارگران، معلمان، اقوام ایرانی و ... هزینه های متعددی را در این سال متحمل شدند و همین ارزش کاری را که آنها شاید به تنهایی بر انجام آن همت نموده اند، بیشتر جلوه گر میسازد و امید که در سال 87 دیگر احساس تنهایی نکنند و بیش از پیش در نیل به اهدافشان موفق باشند.

اما در حالی به پیشواز سال نو رفتیم که فعالین بسیاری هفت سین خود را امسال در محبس چیدند و نه تنها این فعالین مدنی دور از اعضای خانواده خویش، سال را نو کردند، بلکه خانواده های رنج دیده آنها نیز با تلخیهای بسیار به پیشواز سال 87 میروند و کاش در تعطیلات نوروزی آنها را که برای من و تو امروز در شرایط سختی به سر میبرند، فراموش نکنیم و حداقل خانواده هایشان را از غم دوری عزیز خارج و دقایقی شایداندک، شادی را به دلهایشان بنشانیم و دعا کنیم که سال 87 سالی سرشار از سربلندی و پیروزی برای ایران و ایرانی باشد و مردم و مسئولین با درکی متقابل از شرایط هم، امسال را سال برآورده ساختن مطالبات ملیمان قرار دهیم و آرزو کنیم که دیگر در پایان سال 87 و به همت مردم و مسئولین آگاه به خواسته های ملی و مدنی، رنجی که هم اکنون میهنمان با آن روبرو هست، نداشته باشیم و دیگر هیچ ایرانی ای صرفاً به جهت ابراز عقاید خود و مطالبه خواسته های بحق خویش، بازداشت را تجربه نکند.

Thursday, January 24, 2008

هم آوا: پشتک واروی «مشارکتی» در چاله حوض یخ بسته

سجاد نیکنام
هم آوا

http://hamava01.blogfa.com/


پشتک واروی «مشارکتی» در چاله حوض یخ بسته


جبهه «مشارکت» ایران «اسلامی» پس از رد صلاحيت شدن اهٌم نیروهایش، «اطلاعیه ای» صادر کرده و با بی سابقه و غیرقانونی خواندن ردصلاحیتها، چنین برخوردی را متأثر از اعمال نفوذ سليقه‌ها و گرايشهای باندی و جناحی در هیأتهای اجرايی دانسته و مدعی شده است:

"در دوره‌های پيشين هیأتهای اجرايی نامزدهای غير همفکر با خود را تأييد میکردند"!

گویا اعضای محترم این جبهه فراموش کرده اند که در دوره های پیشین «غیرخودیها» قربانی رد صلاحیتهای جناح به ظاهر اصلاح طلب میشدند, البته نه به این وسعت!

این جبهه با اعطای نمره مردودی به دولت کنونی در امر اداره کشور و تأمين حداقلهای معيشتی جامعه و مبارزه با ناکارآمدیها و معضلات مديريتی و اقتصادی، تأمين منافع ملی در روابط خارجی و برخورد با مسائل اجتماعی، سعی کرده معضلات کنونی جامعه ایرانی را محدود به دولت محمود احمدی نژاد کند، در حالی که همین معضلات در دوره اصلاحات نیز به گونه ای دیگر گریبانگیر ملت ایران بوده است.

«دوستان مشارکتی» با اعتراف به اینکه در دوره اصلاحات نیز هیاتهای اجرایی متشکل از معتمدین بوده اند, به این معترض میشوند که چرا این بار خود را در جمع معتمدین نمیبینند!

البته این جبهه به نکته قابل تاملی نیز در این اطلاعیه اشاره میکند که "نامزدهای انتخابات تنها به جرم ناهمسويی با دولت نهم و جريان حاکم، توسط هیأتهای اجرايی رد صلاحیت شده اند"، که اعترافی است بر برخورد سلیقه ای و عدم آزادی در انتخاباتی که در پیش روست و این سوال بی جواب مانده است که آیا با وجود چنین «برخوردی»، اصلاح طلبان این رد صلاحیتها را به فراموشی سپرده و به انتخاباتی تن خواهند داد؛ تا «اندک» تائید شده ها را به مجلس بفرستند؟

در ادامه «اطلاعیه» آمده:

"اقدامات غيرقانونی هیأتهای اجرايی در بررسی صلاحيتها، اعم از استعلام از مراجع غيرقانونی، مداخله سياسی نهادهای غيرمسئول، دخالت مستقيم وزارت کشور در اعمال سليقه جهت رد نامزدها، ترتيب اثر دادن به گزارشهای غيرمستند و پرونده‌سازیهای بی‌جهت سياسی امنيتی برای برخی از نامزدها و رد فله‌ای فعالان سياسی عضو گروههای شناخته‌شده، قانونی و رسمی کشور، تنها به سبب نگاه انتقادی آنان به وضعيت موجود و دولت نهم و مجلس هفتم، اعمال شده؛ و اکنون در بسياری از حوزه‌های انتخابيه عملا وضع به گونه‌ای است که امکان رقابت و برگزاری انتخاباتی سالم و عادلانه نخواهد بود"!

در پایان نیز جبهه مشارکت ايران اسلامی، با ابراز تأسف از معمول داشتن چنين رويه‌هايی در نظام جمهوری اسلامی، ضمن محکوم کردن اقدامات غيرقانونی و غيرحقوقی و دست‌اندازی هیأتهای اجرايی جناحی، به حيثيت و عرض و آبروی بسياری از شخصيتها و چهره‌های محترم، موجه و مورد اعتماد و اقبال مردم و ردصلاحيت فله‌ای و گسترده آنان، همه دلسوزان نظام و مسئولان عالی‌رتبه را به تلاش برای بازگرداندن روند انتخابات مهم مجلس هشتم بر مدار انتخاباتی عادلانه، آزاد و سالم و اعاده حق و حيثيت از نامزد‌هايی که تنها بر مبنای تنگ‌نظریهای باندی و سليقه‌ای صلاحيت‌ آنان رد شده، فراخوانده و مدعی شده است:
"در اين جهت از هيچ کوششی فروگذار نکرده و تمام راههای قانونی را برای بازگرداندن اعتبار به انتخابات هشتمين دوره مجلس شورای اسلامی پی ‌میگيرد و در کنار ساير مؤتلفان خود در ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان در مورد سرنوشت اين انتخابات تصميم جمعی خواهد گرفت"!

Monday, July 23, 2007

سجاد نیکنام : انقلابی از جنس مخمل

سجاد نیکنام
هم آوا

انقلابی از جنس مخمل!

انقلاب چیه؟ انقلابی یا ضد انقلاب کیه؟ انقلاب برای تغییر در ساختار حکومتیه یا ملی؟ انقلاب توسط یه ملت جون به لب رسیده صورت میگیره یا قدرتهای جهانی؟ ملتها به تنهایی قادر به انقلاب کردن هستن (تاریخ دنیا انقلابی کاملا مردمی بدون حمایت بیگانه از مردم یا عدم حمایتش از قدرت حاکمه به خودش دیده؟!) یا دخالت قدرتهای جهانی اجتناب ناپذیره؟ انقلابها برای بهبود وضعیت جامعه هستن یا تخریب هر آنچه که تاکنون بوده؟ انقلابها بر علیه استبداد هستن یا تعویض کننده مستبدین؟ انقلاب برای تثبیت دموکراسی و حقوق بشر تو جامعه است یا هیچ تضمینی وجود نداره که انقلاب منجر به دموکراسی بشه؟ آیا انقلاب فقط در سطح سیاسی یه کشور صورت میگیره یا همه ابعاد فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و ... رو در بر میگیره (از نوع پوشش گرفته تا تعویض پرچم و سرود رسمی یه کشور)؟ انقلاب فرزندان خودش رو میخوره یا فرزندان انقلاب رو؟ مخالفین یه انقلاب، ضد انقلاب میشن یا انقلابیون جدید به شمار میرن؟



انقلاب مخملین یا رنگی چیه؟ انقلاب مخملی چه فرقی با انقلابهای پیشین تاریخ داشته یا شکل مدرن شده همین انقلابهاست؟ آیا انقلابها در هر نوع آن، خونریزی و کشتار رو به همراه دارن یا انقلابهای مخملی فرق میکنه؟ بروز انقلاب مخملین در ایران حتمیه یا اصلا امکان پذیر نیست؟ ملت ایران چرا در سال 57 انقلاب کردن و چرا حالا نمیکنن یا نمیتونن؟ شعارهای اساسی انقلاب 57 تماما در جامعه ایرانی نمود پیدا کرده یا وعده ای بودن برای پیشبرد انقلاب؟ انقلاب اسلامی چیه یا انقلاب نمیتونه دینی باشه؟ الان شعارهای انقلاب تو جامعه نهادینه میشه یا شعارهای اسلامی یا اصلا از عملی کردن هر دوشون باز موندیم؟ یه انقلاب مخملی چه ابزاری رو لازم داره یا معادله ای است متشکل از قدرت حاکمه، ملت و قدرت بیگانه؟
!

Friday, June 22, 2007

انجمن وبلاگ نویسان متحد ایران: سخت گیرد جهان بر مردمان سخت کوش

هم آوا
انجمن وبلاگ نویسان متحد ایران

http://hamava01.blogfa.com/post-36.aspx


سخت گیرد جهان بر مردمان سخت کوش

سجاد نیک نام

دانشجو کیه؟ جوینده علمه یا سیاست یا اصلا جوینده نیست؟ تعریف علم چیه یا در ایران تعریفی نداره؟ عدالتخواهی هم علمه یا وظیفه دانشجو نیست؟ جنبش دانشجویی چیه یا اصلا نمیشه اعتراضات دانشجویی را جنبش نامید؟ اعتراض حق دانشجوست یا بهانه ایست برای تعطیلی کلاس؟ دانشجوی تهرانی چه فرقی داره با دانشجوی شهرستانی یا اصلا فرقی ندارن؟ بسیج دانشجویی چیه یا دانشجویی نیست؟ بسیج دانشجویی مدافع حقوق دانشجوست یا مدافع حقوق قدرتهای برون دانشگاهی؟ انجمن اسلامی دانشجویان (تحکیم وحدت) چیه یا دیگه اصلا به حساب نمیآد؟ انجمن اسلامی دانشجویان پیشرو جنبش دانشجوییه یا براندازه (عامل اپوزیسیونه)؟ بسیج دانشجویی بزرگترین تشکل دانشجوییه (هوادار بیشتری داره) یا انجمن اسلامی دانشجویان؟

دانشجوی سیاسی کیه یا اصلا دانشجوی سیاسی نداریم؟ دانشجو جاش تو زندانه یا دانشگاه؟ کمیته انضباطی چیه؟ مدافع حقوق دانشجوست یا ناقض حقوق وی؟ دانشجوی زندانی کیه یا دیگه دانشجو به حساب نمیآد؟ حامی دانشجو کیه یا دانشجو حامی کیه؟ وزارت علوم کجاست؟ پناهگاه دانشجوست یا پادگان اهدای ستاره؟ آینده جنبش دانشجویی چیه یا اصلا دانشجو آینده ای نداره؟