Monday, December 19, 2005

وبلاگ بامداد / یادداشتهای بامداد زندی / از میهن آریائی اسلامی

خدايا توبه

لابد درخيابان هاي تهران به موتورسواراني برخورده ايد كه مدام زمزمه مي كنند " موتور موتور" وباموتور مسافركشي مي كنند.يكي از پاتوق هاي اصلي شان ميدان هفت تير است. خودم هيچ گاه امتحان نكرده ايم ودربدترين راه بندان ها و آب وهوا هم حتي وسوسه نشده ام كه برترك چنين مسافركشاني بنشينم. مي گويند راننده ي موتور نادان است وآن كه پشتش مي نشيند نادان ترين. حالا چرا به ياد جماعت موتورسوار افتادم. درخبري خواندم كه درنيجريه هم كساني از چنين راهي نان درمي آورند. شگفت آن كه با اين كارشان هم اسلام عزيز را به خطر مي اندازندزيرا زنان را هم سوار مي كنند. دراستاني به نام "كانو" درشمال نيجريه با آن كه آخوندها به ممنوعيت سوارشدن زنان برترك موتورهاي مسافركش فتوا داده اند ونيروي انتظامي نيجريه هم به ميدان آمده است زنان ازاين بي حيايي دست نمي كشند. مقامات نيجريه بيش از 9000 پليس را بسيج كرده اندكه جلوي اين بي حيايي را بگيرند ولي افاقه نكرده است ودرگيري هايي نيز بين پليس ورانندگان موتورهاپيش آمده است.
مقامات مذهبي معتقدند به علت آن كه چسبيدن ترك نشين به راننده ي موتور گريزناپذير است اگرمسافرزن باشد وراننده مردوالبته برعكس، اسلام به خطر مي افتد. يكي از آخوندهاي نيجريه به نام ابراهيم خليل هم به رانندگان موتورهاي مسافركش دستورداده است زني را سوارنكنند مگرآن كه خواهر مادر خودشان باشد.مقامات نيجريه، حيوانكي ها نزديك 100 اتوبوس ويژه و 500 موتورسه چرخه هم وارد سامانه ي ترابري كرده اند تا بلكه زنان از ترك نشيني دست بردارند.موتورسواران هم از سواركردن زنان دست بردار نيستند چون زنان دست ودل بازترند وپول بيشتري مي دهند. پليس هنوز درنهايت نجابت كسي را دستگير نكرده است وفقط به امربه معروف ونهي از منكر اكتفا كرده است.
الحمدالله تعالي فرجه شريف زنان ميهن آريايي اسلامي از اين يك شيوه ي به خطرافكندن اسلام چشم پوشيده اند.درپايتخت ميهن آريايي هم كه بيشتربانوان خودرومند هستند.
ديروز يكي از همين بانوان خودرو مند را ديدم. ازهمكاران مطبوعاتي است. ديدم اندكي پكراست.
گفتم خدابدنده.
گفت ديشب ازمهماني برمي گشتيم دستگيرمان كردند.
گفتم مجبوري پسرهاي بيچاره را كنارت سواركني؟
خنده كنان گفت نه بابا برادرم را سوار كرده بودم كنارم ولي هردو مست بوديم...