خانم شیرین عبادی که وقتی نطق می کردند و من کلی به خاطر مقاله هام فحش خوردم چون همه توی تب و تاب عبادیزم (یه چیزی تو همون مایه های خمینیزم و خاتمیزم و معینیزم و دروغیزم وهر خوشگل تو دل بروی ایزمیک دیگه) غرق شده بودند... به جای دل سوزوندن برای زندانیهای طالبانی و جانی گوانتانامو باید از دانشجوهای زندانی در زندانهای جمهوری اسلامی می گفت... یا اگر هم با وجود داشتن جایزه نوبل و غیره می ترسید (خوب جون آدمیه دیگه... حق هم داره بترسه)... مجبور نبود گوانتانامو رو توی صحبتش بگنجوند... به عنوان ایرانی جایزه رو برده بود و به خاطر دفاعیات و کارهای اینچنینی اش در ایران ... نه به عنوان وکیل سازمان ملل و امنیت جهانی! این عنوان مطلب کیانوش دقیقا همونیه که خانوم عبادی یادش رفت بگه!