Friday, September 07, 2007

وبلاگ ورجاوند: آخرین تیر ترکش

وبلاگ ورجاوند
http://varjavand.blogspot.com/


آخرین تیر ترکش


اواخر سال 1366 گروه پزشکان معالج خمینی میدانستد که وی سرطان پرستات و قولون و پانکراس دارد. آزمایشات نشان میداد که سرطان گسترده تر از آنست که قابل کنترل باشد و معالجات بی افاقه. بنیان گزار ظلم و فقر و دروغ و تقیه در حال مردن بود و خامنه ای و رفسنجانی هم میدانستند که دیر یا زود رفنتی است و میدان بی حریف خواهد بود. کسانیکه ممکن بود روزی موی دماغ شوند یکی یکی یا دسته جمعی راهی عدم شده و مانع بزرگی در بقدرت رسیدن ملا اکبر و ملا علی وجود ندارد. اعدامهای دسته جمعی سال 67 توسط همین آقای ملاعلی پایین خیابانی و ملا اکبر بهرمانی برنامه ریزی و حکم توسط خمینی ملعون امضا و به عنوان گوسفندان نذری به رهبر آینده تقدیم شد.

شاید مردم عادی از روحیه و ضمیر طبقه محترم! روحانیت و مغز علیل این خدازدگان به تقصیر مطلع نباشند ولی در تمام دنیا دو آخوند را پیدا نمی کنید که اربابی و رهبری ملای دیگری را قبول داشته باشد مگر منافع وی تامین و تضمین شود یا وجود خود را در خطر ببینند. اگر با دقت و بی نظر به گفتار و رفتار یک آخوند دقت کنید کاملا درک میکنید که شاید سواد چندانی نداشته باشد ولی هنرپیشه بسیار توانایی است. همیشه و در تمام طول تاریخ آخوندی موفق بوده که از دیگری متقلب و دورو بوده و بهتر از دیگری هنر ریایی و نمایش قداست خود را بازی کرده است. خامنه ای با تمام حماقت ذاتی اینرا خوب میداند و از این جهت بود که برای آخرین پرده نمایش ترساندن ملایان دیگر از آدمکش قدرت طلب و بیشعورتری نظیر احمدی نژاد استفاده کرد. داستان جام زهر ملا اکبر نیز جزیی از این بازی بود.

موضوع بسیار مهم در مورد روی کار آوردن احمدی نژاد ، حماقت و سبک مغزی و عطش قدرت طلبی خامنه ای بود. از ابتدای کار این مردک مفلوک مالیخولیایی ترس آن را داشته و دارد که کودتایی در شرف تکوین است و این و آن فرمانده سپاه با حمایت مخفیانه و آشکار ملای فرصت طلبی دیگر در حال طرح نقشه ای مخفیانه برای کنار زدن وی و در دست گرفتن قدرت هستند. ترس از ملایان دیگر بود که سازمانهای خفیه متعدد بنیان و سپس در زمان ملا ممد جان شوکولاتی از آنها در راه از بین بردن ملیون و خفقان دانشجویان استفاده شد و ترورهای مکرر داخل و خارج در واقع ادامه اعدامهای سال 67 بود و تنازع بقا.

برای شرق و غرب مهم نیست چه کس در ایران نفتی بر راس قدرت است ، مهم آنست که اقتصاد آنها برنده باشد. مهم نیست یابویی را بپرستیم یا به کنه راز آفرینش پی ببریم ، مهم آنست که دروازه های ما بروی تولیدات آنها باز باشد. مهم نیست هزاران موشک و بمب اتم داشته باشیم مهم آنست که این سلاحها در حفاظت منافع آنان بکار رود. مهم نیست روزی 100 نفر در ملا عام اعدام یا مخفیانه ترور شوند مهم آنست که شیر لوله های نفتی باز باشد. آخوند این را خوب میداند ، خوب میداند همه گونه کله معلق و بالانس و بندبازی میتواند بکند و مردم ساده را سرگرم سازد ولی جریان نفت را نمیتواند قطع کند. حتی اوایل انقلاب که حضرت آیت الله عظمی کیانوری پیشنهاد قطع صدور نفت برای به قدرت رساندن خلق مبارز! یا بزبان آخوندی مستضعفین را به خمینی پیشنهاد کرد سر و کارش به نمایشات تلویزیونی افتاد و پس از چند مصاحبه ، چپ و کمونیست و توده ای و پرولتاریای کارگری چهره نهانی خود را نشان داد.

خامنه ای میداند عنان احمدی نژاد از دستش خارج شده و ملایان دیگر این احمق سیاسی و آدم کش بالفطره و دکتر دیکتاتور را روحا اجیر و دستاویر طوامع خود کرده اند. خوب میداند به سقوط نهایی چیزی نمانده است و دیگر نمیتواند چپ و راست و انقلاب خزنده و نرم و مخملی و عیره را مسئول بی لیاقتی و بی عرضگی و فساد درون نظام نماید. خانه از پای بست ویران است.

اگر قرار بود مردم ایران با چرندیات تکراری و روضه خوانی و اشک و آه و ناله نمایشی و صحرای کربلا و نیش مار غاشیه و حوری و غلمان فریب بخورند و دنباله رو روحانیت! شوند ، پس از 28 سال لازم نبود روزانه 20 نفر را در ملا عام اعدام کنند و از آن سریال تلویزیونی هر شبه بسازند. زمانی که مردم ایران فریب این خداپرستی های مزورانه و فاحشگی مذهبی را میخوردند ، سالهاست گذشته است. مردم ایران بخاطر منافع شخصی تظاهر به مسلمانی و حتی خداپرستی میکنند. امروز برای مردم زنده ماندن و زندگی خود و خانواده مطرح است نه بهشت موعود روضه خوانان خدا نشناس. ملاپرستی را که سالهاست میخواستند بما تحمیل کنند نتیجه معکوس داده و امروز مردم حتی انسان بودن ملایان را نیز باور ندارند.

مسئله خیلی ساده است ، شخص دیندار خداپرست است نه ملاپرست ولی برای ابن الوقت بی ایمان هر حیوانی میتواند بت اخفش باشد.

روی کار آمدن ملا اکبر نه اتفاقی غیر مترقبه است و نه حادثه ای غیر قابل پیش بینی و نه مهدی موعود به خواب کسی آمده. سالهاست ملا اکبر قدرتمندترین آخوند زنده است و از صدقه سر اوست که رهبر مستضعفین جهان حضرت ولی عصر آیت الله عظمی سید علی خامنه ای بر اریکه قدرت نشسته و بر عنوان رهبری خویش فخر میفروشد. آیت اللهی که وضوی شبانه اش با ویسکی 30 ساله شروع و وردش یا مجیر چند مثقالی خاتمه مییابد. فرشته ای آسمانی که با برنامه ریزی حساب شده ملا اکبر و خودش ، ترورهای زنجیره ای را فرمان و یک یک سران و سردمداران آدمکش نا مطمئن و مشکوک سپاه را با سقوط هواپیما و بالگرد قبضه روح نمود. امروز نیاز ملا اکبر به خامنه ای نیست بلکه تنازع بقای ملایان مطرح است. رژیم در حال فروپاشی کامل است و ملای بهرمان آخرین تیر ترکش.