اولين تجربه من در وبلاگ
دنياي وبلاگ براي جوانان ايراني فضاي نفس كشيدن است. هر روز شاهد ايجاد وبلاگ هاي مختلفي در ايران هستيم كه در موضوعات سياسي اجتماعي فرهنگي و... روز به روز مي شوند. من از چند سال قبل در فكر راه اندازي يك سايت اينترنتي شخصي براي درج نوشته هاي خودم بودم و حتي يك بار سايتي به نام ( Zarezadeh دات كام ) را به كمك يكي از دوستانم در ايران – كه صاحب يك شركت كامپيوتري است- راه اندازي كرديم اما هيچ گاه خبر و نوشته اي به روي آن نرفت. دليل اصلي اين موضوع در گرفتاري ها و مشغوليت هاي سياسي ، مطبوعاتي و حقوق بشري خلاصه مي شد. چرا كه هميشه ديدگاههاي من در رسانه هاي نوشتاري ، شنيداري و ديداري پخش مي شد و با توجه به مشغوليت هاي زياد و در اختيار جمع بودن فرصت آن را نيافتم و اقدامات مقطعي من به جايي نرسيد. تصور مي كردم اگر انرژي ام در راستاي اهداف جمع و گروه فعالان اجتماعي قرار بگيرد بازدهي بيشتري خواهد داشت تا اينكه اقدامي فردي را انتخاب كنم.
با اين حال همچنان خلاء يك رسانه آزاد را براي خود احساس مي كنم و همين خواست دروني من مي شود تا ناچار به راه اندازي اين وبلاگ باشم. اميدوارم بي غرض، صادقانه و بدون حسد ورزي ديدگاههاي شخصي ام را به رشته تحرير درآورم.
در اين دنيا در اصل و در طول تاريخ مشاهده مي شود كه همواره بيان نظرات و ديدگاهها با شرايط و اقتضا ي زماني توام بوده و نويسندگان بدون دخالت نظر شخصي خود كمتر به نتيجه اي رسيده اند. از ديد من نظر شخصي ناشي از تجربه و دانش از هر فردي محترم و قابل تامل است و نمي شود به آن بي توجه بود اما در ابراز نظراتي كه كل يك جامعه را در بر گرفته و جنبه عمومي پيدا مي كند و يا به نوعي قالب آمار به خود مي گيرد اصل بر صلاح و نفع همه است.
متاسفانه در عرصه سياست حركت هاي گروهي يا شخصي كه سودي براي جمع مورد نظر ندارد بيشتر به چشم مي خورد و از مهمتر اينكه برخي مدعيان عرصه حقوق بشر در اين عرصه دنبال اميال و آرزوهاي خود مي گردند و يا آن را وسيله اي در راه اهداف انحصاري شان قرار داده اند. جدا از آنهائيكه خواسته و از روي آگاهي قدم بر مي دارند، هستند كسان و گروههاي كه نه مي دانند و نه آگاهند. و همين ها هستند كه قهرمانند و شجاع!
آنچه بيش از هر چيز ديگري خودنمايي مي كند حركت هاي اين قهرمانان عرصه مبارزه است كه برخي با به به و چه چه به استقبالشان مي روند تا در كنار آنها بلكه قدمي از روي خير بردارند! بي آنكه متوجه باشند قدم خير منفعت زا برايشان چه تبعاتي براي جامعه دارد و چه دستهايي كه منتظر همين خيرخواهان هستند.
با اینکه اینجا هم در امان نخواهم بود اما تلاش می کنم صادقانه و راحت بنویسم. به امید آن روز که در ایرانی آزاد همه به راحتی بنویسیم و به راحتی تنفس کنیم
دنياي وبلاگ براي جوانان ايراني فضاي نفس كشيدن است. هر روز شاهد ايجاد وبلاگ هاي مختلفي در ايران هستيم كه در موضوعات سياسي اجتماعي فرهنگي و... روز به روز مي شوند. من از چند سال قبل در فكر راه اندازي يك سايت اينترنتي شخصي براي درج نوشته هاي خودم بودم و حتي يك بار سايتي به نام ( Zarezadeh دات كام ) را به كمك يكي از دوستانم در ايران – كه صاحب يك شركت كامپيوتري است- راه اندازي كرديم اما هيچ گاه خبر و نوشته اي به روي آن نرفت. دليل اصلي اين موضوع در گرفتاري ها و مشغوليت هاي سياسي ، مطبوعاتي و حقوق بشري خلاصه مي شد. چرا كه هميشه ديدگاههاي من در رسانه هاي نوشتاري ، شنيداري و ديداري پخش مي شد و با توجه به مشغوليت هاي زياد و در اختيار جمع بودن فرصت آن را نيافتم و اقدامات مقطعي من به جايي نرسيد. تصور مي كردم اگر انرژي ام در راستاي اهداف جمع و گروه فعالان اجتماعي قرار بگيرد بازدهي بيشتري خواهد داشت تا اينكه اقدامي فردي را انتخاب كنم.
با اين حال همچنان خلاء يك رسانه آزاد را براي خود احساس مي كنم و همين خواست دروني من مي شود تا ناچار به راه اندازي اين وبلاگ باشم. اميدوارم بي غرض، صادقانه و بدون حسد ورزي ديدگاههاي شخصي ام را به رشته تحرير درآورم.
در اين دنيا در اصل و در طول تاريخ مشاهده مي شود كه همواره بيان نظرات و ديدگاهها با شرايط و اقتضا ي زماني توام بوده و نويسندگان بدون دخالت نظر شخصي خود كمتر به نتيجه اي رسيده اند. از ديد من نظر شخصي ناشي از تجربه و دانش از هر فردي محترم و قابل تامل است و نمي شود به آن بي توجه بود اما در ابراز نظراتي كه كل يك جامعه را در بر گرفته و جنبه عمومي پيدا مي كند و يا به نوعي قالب آمار به خود مي گيرد اصل بر صلاح و نفع همه است.
متاسفانه در عرصه سياست حركت هاي گروهي يا شخصي كه سودي براي جمع مورد نظر ندارد بيشتر به چشم مي خورد و از مهمتر اينكه برخي مدعيان عرصه حقوق بشر در اين عرصه دنبال اميال و آرزوهاي خود مي گردند و يا آن را وسيله اي در راه اهداف انحصاري شان قرار داده اند. جدا از آنهائيكه خواسته و از روي آگاهي قدم بر مي دارند، هستند كسان و گروههاي كه نه مي دانند و نه آگاهند. و همين ها هستند كه قهرمانند و شجاع!
آنچه بيش از هر چيز ديگري خودنمايي مي كند حركت هاي اين قهرمانان عرصه مبارزه است كه برخي با به به و چه چه به استقبالشان مي روند تا در كنار آنها بلكه قدمي از روي خير بردارند! بي آنكه متوجه باشند قدم خير منفعت زا برايشان چه تبعاتي براي جامعه دارد و چه دستهايي كه منتظر همين خيرخواهان هستند.
با اینکه اینجا هم در امان نخواهم بود اما تلاش می کنم صادقانه و راحت بنویسم. به امید آن روز که در ایرانی آزاد همه به راحتی بنویسیم و به راحتی تنفس کنیم
حسن زارع زاده اردشیر
http://zarezadeh.blogfa.com/post-1.aspx