سال 2006 را با ترانهيي نو آغاز کنيم!
امروز نخستين روز سال 2006 ميلادی است. من به گاهشماری که جزو لوازم بردهگی مدرن است اعتقادی ندارم. هر روز روزی فرخنده است اگر گامی در رهايی انسان برداشته شود؛ رهايی "خود" و رهايی تمام بشريت.
به مناسبت سال نوی ميلادی از ترانهی نازنين ايميلی حاوی شعری زيبا از پابلو نرودا همراه با تصاويری زيبا و موسيقی سحرانگيز دريافت کردم. متاسفانه موسيقی و تصاوير را نمیتوانم در اينجا قرار دهم اما ترجمهی شعر نرودا (که نمیدانم مترجماش کيست) را به همراه يکی از آن تصاوير زيبا به شما دوستان نازنين که بیگمان دوستان ترانهی بسيار عزيز هم هستيد پيشکش میکنم. با آرزوی آن که بشر در اين سال اگر گامی به جلو برنمیدارد حداقل اندکی از سرعت جنونآسایاش به سقوط به اعماق گراندکانيون بکاهد و لحتی تامل کند و به "آزادی و برابری" بيانديشد.
مرگ تدريجی ما آغاز خواهد شد
اگر سفر نکنيم
اگر مطالعه نکنيم
اگر به صدای زندهگی گوش فرا ندهيم
اگر به خودمان بها ندهيم
مرگ تدريجی ما آغاز خواهد شد
هنگامی که عزت نفس را در خود بکشيم
هنگامی که دستياری ديگران را رد بکنيم
مرگ تدريجی ما آغاز خواهد شد
اگر بندهی عادتهای خويش شويم
و هر روز يک مسير را بپيماييم
اگر دچار روزمرهگی شويم
اگر تغييری در رنگ لباس خويش ندهيم
يا با کسانی که نمیشناسيم سر صحبت را باز نکنيم
مرگ تدريجی ما آغاز خواهد شد
اگر احساسات خود را ابراز نکنيم
همان احساسات سرکشی که
موجب درخشش چشمان ما میشود
و دل را به تپش در میآورد
مرگ تدريجی ما آغاز خواهد شد
اگر تحولی در زندهگی خويش ايجاد نکنيم هنگامی که از حرفه يا عشق خود ناراضی هستيم
اگر حاشيهی امنيت خود را برای آرزوی نامطمئن به خطر نياندازيم
اگر به دنبال آرزوهايمان نباشيم
اگر به خودمان اجازه ندهيم
برای يکبار هم که شده
از نصيحتی عاقلانه بگريزيم
بياييد زندهگی را امروز آغاز کنيم!
بياييد امروز خطر کنيم!
همين امروز کاری بکنيم
اجازه ندهيم که دچار مرگ تدريجی بشويم!
شاد بودن را فراموش نکنيم!
پابلو نرودا
امروز نخستين روز سال 2006 ميلادی است. من به گاهشماری که جزو لوازم بردهگی مدرن است اعتقادی ندارم. هر روز روزی فرخنده است اگر گامی در رهايی انسان برداشته شود؛ رهايی "خود" و رهايی تمام بشريت.
به مناسبت سال نوی ميلادی از ترانهی نازنين ايميلی حاوی شعری زيبا از پابلو نرودا همراه با تصاويری زيبا و موسيقی سحرانگيز دريافت کردم. متاسفانه موسيقی و تصاوير را نمیتوانم در اينجا قرار دهم اما ترجمهی شعر نرودا (که نمیدانم مترجماش کيست) را به همراه يکی از آن تصاوير زيبا به شما دوستان نازنين که بیگمان دوستان ترانهی بسيار عزيز هم هستيد پيشکش میکنم. با آرزوی آن که بشر در اين سال اگر گامی به جلو برنمیدارد حداقل اندکی از سرعت جنونآسایاش به سقوط به اعماق گراندکانيون بکاهد و لحتی تامل کند و به "آزادی و برابری" بيانديشد.
مرگ تدريجی ما آغاز خواهد شد
اگر سفر نکنيم
اگر مطالعه نکنيم
اگر به صدای زندهگی گوش فرا ندهيم
اگر به خودمان بها ندهيم
مرگ تدريجی ما آغاز خواهد شد
هنگامی که عزت نفس را در خود بکشيم
هنگامی که دستياری ديگران را رد بکنيم
مرگ تدريجی ما آغاز خواهد شد
اگر بندهی عادتهای خويش شويم
و هر روز يک مسير را بپيماييم
اگر دچار روزمرهگی شويم
اگر تغييری در رنگ لباس خويش ندهيم
يا با کسانی که نمیشناسيم سر صحبت را باز نکنيم
مرگ تدريجی ما آغاز خواهد شد
اگر احساسات خود را ابراز نکنيم
همان احساسات سرکشی که
موجب درخشش چشمان ما میشود
و دل را به تپش در میآورد
مرگ تدريجی ما آغاز خواهد شد
اگر تحولی در زندهگی خويش ايجاد نکنيم هنگامی که از حرفه يا عشق خود ناراضی هستيم
اگر حاشيهی امنيت خود را برای آرزوی نامطمئن به خطر نياندازيم
اگر به دنبال آرزوهايمان نباشيم
اگر به خودمان اجازه ندهيم
برای يکبار هم که شده
از نصيحتی عاقلانه بگريزيم
بياييد زندهگی را امروز آغاز کنيم!
بياييد امروز خطر کنيم!
همين امروز کاری بکنيم
اجازه ندهيم که دچار مرگ تدريجی بشويم!
شاد بودن را فراموش نکنيم!
پابلو نرودا