Saturday, January 28, 2006

وبلاگ زیر چتر چل تیکٌه

نویسنده ی جوان زير شکنجه و سکوت رسانه ای
الهام افروتن به دليل انتشار يک طنز سياسی در معرض شکنجه و خطر مرگ قرار گرفته است

هومن عزيزی و مريم هوله


نويسنده ی جوانی به نام ,الهام افروتن, به دليل انتشار يک مقاله ی طنز سياسي، در معرض شکنجه و در خطر مرگ قرار گرفته است. اتهام او نوشتن مقاله ای به نام به نام ,مبارزه با ايدز حکومتی را علنی کنيم, در يک روزنامه ی محلی به نام ,تمدن هرمزگان, است که به مدير مسئولی يکی از راهيافته گان به مجلس رژيم اسلامی در استان هرمزگان منتشر می شود.

الهام افروتن در اين مقاله آيت الله خمينی را به ايدز تشبيه کرده است که در سال 57 از فرانسه به ايران منتقل شد، او لاجوردی ها و و خلخالی ها زا به عنوان ناقلان اوليه ی بيماری معرفی نموده و و مراکز تجمع کنونی بيماری را سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و قوه ی قضائيه و نمود عينی بيماری را محمود احمدی نژاد معرفی کرده است.

او او در اين مقاله خاتمی را به آنتی ويروسی تشبيه کرده که علاوه بر عدم توانايی در نابودی بيماري، در تکثير اين بيماری نقش عمده ای ايفا نموده است
.

الهام افروتن از اعضاء اصلی انجمن داستان نويسان شهر بندرعباس بوده و جامعه ی ادبی شهر بندرعباس به توانايی های ادبی او اعتقاد دارند. چند تن از اعضاء اين انجمن در نامه ای خطاب به مريم هوله و پايگاه ادبی ,مانيها, خواستار اطلاع رسانی درباره ی وضعيت او شده اند. اين نويسنده ی جوان هم اکنون در بازداشتگاه های اطلاعات استان هرمزگان به سر می برد و ظواهر امر نشان می دهد که جريانات حکومتی سعی در حذف بی سروصدای او دارند.

با توجه به اين که مسئوليت نشريه ای که اقدام به انتشار مقاله ی مورد نظر نموده است، برعهده ی يکی از راهيافته گان مجلس رژيم اسلامی ايران است، اين شخص و جرياناتی که او را مورد حمايت قرار می دهند، با حذف اين نويسنده ی جوان سعی در بازسازی چهره ی اين راهيافته و نشريه ی او دارند و در مقابل هر گونه تلاش برای نجات او مقاله ی او را ,غير قابل دفاع, می نامند.

گمنامی اين نويسنده ی جوان و عدم اطلاع رسانی درباره ی وضعيت او دست حکومت ايران و عوامل آن را برای هر گونه جنايت و سپس سرپوش گذاشتن بر آن باز خواهد گذاشت و هم چنان که بر هيچ کس پوشيده نيست، رژيم حاکم بر ايران در اين گونه جنايات، پرونده ی سياهی دارد و به عنوان مثال جنايتی که در مورد خانم زهرا کاظمی صورت گرفت، به لطف تابعيت کانادايی ايشان و بازتاب خوب رسانه ای هميشه در اذهان باقی خواهد ماند. در صورتی که خانم کاظمی حتی بر طبق قوانين ؤزيم ايران نيز هيچ جرمی مرتکب نشده بود و حتی برای دستگيری او م هيچ توجيهی وجود نداشت. يادآوری اين خاطزه ی تلخ؛ شدت خطری که اين نويسنده ی جوان را تهديد می کند، روشن تر می کند.

عدم اطلاع رسانی در اين مورد می تواند به مرگ فجيع يک انسان زير شکنجه منجر شود.
هيچ انسانی نبايد به خاطر آراء و عقايدش مورد شکنجه قرار گيرد، زندانی يا کشته شود و موافقت يا مخالفت ما با آراء و نظرياتش نبايد باعث شود که در برابر آزار و قتل او که تجاوز به حقوق تمامی انسانها است، سکوت کنيم.

به همين دليل از تمامی رسانه ها، انجمن های دفاع از حقوق بشر، دفاع از روزنامه نگاران، دفاع از زندانيان سياسي، انجمن های دفاع از حقوق زنان، فعالين سياسی و تمامی انسانهای آزاده و آزادانديش و تمامی کسانی که برای آزادی بيان و انديشه مبارزه می کنند و آن را محترم می شناسند، فارغ از تمام موضع گيری های سياسی و ... تقاضا می کنيم برای نجات اين نويسنده ی جوان از مرگی تلخ و دردناک همت کتتد.

انتشار اين خبر حتی در يک وبلاگ بيشتر هم می تواند عامل بازدارنده ای دربرابر اين تجاوز باشد، پيشاپيش دستان همه ی شما را که به ياری او برميخيزيد، می بوسيم.

با احترام و عشق
www.maniha.com

7 بهمن 1384

................................
http://zir-chatr-40tikke.blogspot.com/