دوستان و هم ميهنان وبلاگ نويس،
در اين برهه از تاريخ دو جبهه در مقابل رژيم ضد انساني جمهوري اسلامي باز شده است. يك جبهه متعلق به دولت ها و كشورهاي دنياي ازاد است و ديگري چبهه اي است كه متعلق به ايرانيان مبارز و آزاديخواه و حقوق بشر دوست است. اين جبهه البته از بدو وجود جمهوري ضد ايراني اسلامي وجود داشته است كه در آن خون بسياري از هم ميهنان عزيزمان بدست خونخواران اسلامي ريخته شده است.
جبهه اول جبهه اي است كه رژيم خود را در مقابل دولت ها و كشور هاي آزاد دنيا قرار داده است و مي خواهد به آنها زورگويي كند. اين جبهه مربوط به دولت هاو كشور هاي دنياي آزاد ميباشد. ما نقش مستقيمي در اين جبهه نداريم و نمي توانيم داشته باشيم. كشورهاي دنياي آزاد اكنون خود را درمعرض تهديد هاي خطرناك مي بينند و مطمئنن آنها در اين جبهه با رژيم اسلامي برخورد شديد خود را خواهند داشت زيرا آنها بايد از اصول دمكراتيك و آزادي كه خود طي ساليان دراز كسب كرده و در جوامعشان پياده كرده اند دفاع كنند و رژيم هيچ شانسي در ان جبهه ندارد.
جبهه دوم جبهه اي است كه در آن رژيم با ملت آزاديخواه مي جنگد و زورگويي مي كند. اين جبهه اي است كه مربوط به ما مي شود. رژيم با استفاده از دستگاه سركوب خود و با استفاده از قوانين ضد انساني اسلامي سيستماتيك وار در تلاش است تاهر چه بيشترجو خفقان و از هم پاشيدگي را در اجتماع ما گسترش بدهد. از دستگيري هاي بي مورد افراد، جدا كردن مردان از زنان گرفته تا شكنجه ها و اعدام ها همه نمايانگر نگراني رژيم از بي ثباتي خودش است. رژيمي كه ملتش رامسلخ مي كند قطعآ رژيمي است كه ملت را پشت خودش نمي بيند. پس بدانيد و باور داشته باشيد كه رژيم در اين جبهه هم شانسي ندارد وپيش از اين در اين جبهه شكست خورده اما شكستش هنوز قطعي نشده است و بنابراين بيشتر دريده تر و خونخوار تر شده است.
وظيفه ما وبلاگ نويسان مبارز و آزاديخواه مشخص است: هدف ما بايد دستگاه ضرب و شتم و ماشين سركوب اين رژيم و مقابله مستقيم با آن باشد. ما بايد از هم ميهنانمان، از زنان و دختران جوانمان از مردان و پسران جوانمان كه به چنگ اين رژيم مي افتند حمايت كنيم و با كمك فشارهاي جامعه بين المللي آنها را از چنگالش بيرون بكشيم. اين رژيم مفلوك آنقدر حقوق بشر را بطور آشكار نقض مي كند كه هيچ انساني در هيچ كجاي دنيا در مقابلش ساكت نخواهد نشست. آما آنها بايد از اين نقض حقوق بشر مطلع باشند. هدف ما بايد آگاه كردن ملت هاي دنيا از طريق وبلاگ هايمان باشد. ما بايد تمام نيرو و وقتمان را در اين مورد بكار بگيريم. نگارش در هر مورد ديگر در اين برهه از تاريخ مبارزاتمان مانند اين است كه در جبهه جنگ و زير بمباران دشمن جلسات فرهنگي و هنري بگذاريم. براي ما اكنون مشخص و آشكار است كه بايد اخبار دربند شدن هم ميهنانمان را به يكديگر گزارش داده و به گوش دنيا برسانيم. وظيفه ما وبلاگنويسان اين است كه بطور يكپارچه و همبسته فقط به موارد نقض حقوق بشررژيم بپردازيم. ديگر دوره نقد كردن رژيم و به سخره گرفتن اعمال و حركت هاي عقب افتاده آنها بسر رسيده و براي كسي صفت قرون وسطايي رژيم پوشيده نيست و اين كار تكرار مكررات است و هيچ فايده اي براي ما نخواهد داشت. رهبران اين رژيم خود بخوبي بدون شرح و توضيح با سخن وري هاي خود (بهتر بگويم دري وري گويي هاي خود) اين كار را انجام مي دهند. هيچ احتياجي به بيان واضحييات نيست.
ما بايد وبلاگ هايمان را بزبان هاي همان كشور هايي كه در آنها زندگي مي كنيم بنويسيم و ملت هاي آن كشور ها را از وقايع تلخ ميهنمان، هم ميهنانمان عزيزمان، فرزندانمان را كه چه گونه بدست اين رژيم خونخوار و ماقبل تاريخي مسلخ مي شوند مطلع كنيم وآنها را مجبور كنيم كه وجدانشان را قاضي كنند و بما در اين مبارزه كمك كنند و به انها بقبولانيم كه آيران آزاد و دمكرات بزرگترين قدم براي ثبات صلح و نشاط در دنيا است. همان صلح و نشاطي كه خود طي قرن ها از آن برخوردار بوده اند اما اكنون در معرض تهديد قرار گرفته است. دولت ها و ملت هاي جوامع آزاد دنيا بخوبي به اين مطلب پي برده اند و براي هيچ ملتي اهداف شوم اسلاميان افراطي پوشيده نيست.
اينترنت وسيله اي است كه اينك ملت ها را به يكديگر مستقيمآ ربط مي دهد و ديگر هيچ دولتي نمي تواند با كشور هايي كه حقوق بشر را نقض مي كنند براحتي وارد معاملات شوند. آنها ديگر نمي توانند اخبار و رسانه هاي خبري خود را مانند گذشته هاي قبل از پديده اينترنت سانسور كنند. آنها مجبورند در مقابل ملت هايشان پاسخگو باشند. ما بايد با استفاده از اين پديده اينترنت اين ملت ها را آگاه كنيم: اين وظيفه ماست. شركت هاي بزرگ امريكايي واروپايي و يا حتي آسيايي ديگر نمي توانند براي كسب سود هاي كلان با رژيم هايي مانند رژيم جمهوري اسلامي قراردادهاي هنگفت ببندند و براي حفاظت از سود هاي خود دولت هايشان را مجبور كنند تا در مورد نقض حقوق بشر در اين كشور ها سكوت كنند و يا رسانه هايشان را سانسور كنند. بياد دارم در سالهاي دهه هشتاد و اوايل دهه نود ماهي يك خبر هم از ايران در هيچ رسانه اي نبود در حالي كه رژيم در آن سالها كمتر جنايت نمي كرد و آن سالهايي بود كه جمهوري اسلامي بيشترين قراردادهايش را با شركت هاي بزرگ امريكايي و اروپايي و آسيايي مي بست. اينترنت دستگاه قدرت واقعي ملت ها است. ما بايد از اين قدرت براي كسب آزادي و دمكراسي در ايران حداكثر استفاده را ببريم. وبلگ هايتان را دست كم نگيريد. حتي اگر بيست خواننده هم بيشتر نداشته باشيد بدانيد آن بيست نفر ها روي هم رفته مي تواند يك جمعيت بزرگي را تشكيل دهد. پس بياييم و وبلاگهايمان را تبديل به رسانه هاي خبري كنيم و پيام آزاديخواهي و دمكراسي خواهي ملتمان را به ملت هاي جهان برسانيم. آنها را ازجنايتهاي رژيم بر ملتمان و نقض فجيع حقوق بشر در ايران آگاه كنيم تا ديگر دولتهايشان و يا شركت هاي بزرگشان نتوانند با چنين رژيمي براحتي قرارداد هاي هنگفتشان را ببندند. باور كنيد كه ملت هاي امريكايي و اروپايي همان هايي كه دولت هايشان را با راي آزاد انتخاب مي كنند همه انسان هاي شريف و آزادي خواه و انسان دوست هستند. آنها همان هايي هستند كه هرگاه در رسانه هايشان اخباري از درد و رنج ومشقت و گرسنگي ملتي را مي بينند قلبشان خونريز مي شود و با اشك و اندوه براي كمكشان مي شتابند. ما آزادي و دمكراسي مي خواهيم، ما زندگي پرنشاط و شاد مي خواهيم ، جوانان ما جوانيشان را مي خواهند اينها حقوق اوليه بشر است. اينها ديگر حقوق لوكس نيست. دنيا با ماست. از اين حمايت براي كسب آزادي و دمكراسي استفاده كنيم. وبلاگهايمان را تبديل به رسانه هاي حقوق بشري كنيم.
در اين برهه از تاريخ دو جبهه در مقابل رژيم ضد انساني جمهوري اسلامي باز شده است. يك جبهه متعلق به دولت ها و كشورهاي دنياي ازاد است و ديگري چبهه اي است كه متعلق به ايرانيان مبارز و آزاديخواه و حقوق بشر دوست است. اين جبهه البته از بدو وجود جمهوري ضد ايراني اسلامي وجود داشته است كه در آن خون بسياري از هم ميهنان عزيزمان بدست خونخواران اسلامي ريخته شده است.
جبهه اول جبهه اي است كه رژيم خود را در مقابل دولت ها و كشور هاي آزاد دنيا قرار داده است و مي خواهد به آنها زورگويي كند. اين جبهه مربوط به دولت هاو كشور هاي دنياي آزاد ميباشد. ما نقش مستقيمي در اين جبهه نداريم و نمي توانيم داشته باشيم. كشورهاي دنياي آزاد اكنون خود را درمعرض تهديد هاي خطرناك مي بينند و مطمئنن آنها در اين جبهه با رژيم اسلامي برخورد شديد خود را خواهند داشت زيرا آنها بايد از اصول دمكراتيك و آزادي كه خود طي ساليان دراز كسب كرده و در جوامعشان پياده كرده اند دفاع كنند و رژيم هيچ شانسي در ان جبهه ندارد.
جبهه دوم جبهه اي است كه در آن رژيم با ملت آزاديخواه مي جنگد و زورگويي مي كند. اين جبهه اي است كه مربوط به ما مي شود. رژيم با استفاده از دستگاه سركوب خود و با استفاده از قوانين ضد انساني اسلامي سيستماتيك وار در تلاش است تاهر چه بيشترجو خفقان و از هم پاشيدگي را در اجتماع ما گسترش بدهد. از دستگيري هاي بي مورد افراد، جدا كردن مردان از زنان گرفته تا شكنجه ها و اعدام ها همه نمايانگر نگراني رژيم از بي ثباتي خودش است. رژيمي كه ملتش رامسلخ مي كند قطعآ رژيمي است كه ملت را پشت خودش نمي بيند. پس بدانيد و باور داشته باشيد كه رژيم در اين جبهه هم شانسي ندارد وپيش از اين در اين جبهه شكست خورده اما شكستش هنوز قطعي نشده است و بنابراين بيشتر دريده تر و خونخوار تر شده است.
وظيفه ما وبلاگ نويسان مبارز و آزاديخواه مشخص است: هدف ما بايد دستگاه ضرب و شتم و ماشين سركوب اين رژيم و مقابله مستقيم با آن باشد. ما بايد از هم ميهنانمان، از زنان و دختران جوانمان از مردان و پسران جوانمان كه به چنگ اين رژيم مي افتند حمايت كنيم و با كمك فشارهاي جامعه بين المللي آنها را از چنگالش بيرون بكشيم. اين رژيم مفلوك آنقدر حقوق بشر را بطور آشكار نقض مي كند كه هيچ انساني در هيچ كجاي دنيا در مقابلش ساكت نخواهد نشست. آما آنها بايد از اين نقض حقوق بشر مطلع باشند. هدف ما بايد آگاه كردن ملت هاي دنيا از طريق وبلاگ هايمان باشد. ما بايد تمام نيرو و وقتمان را در اين مورد بكار بگيريم. نگارش در هر مورد ديگر در اين برهه از تاريخ مبارزاتمان مانند اين است كه در جبهه جنگ و زير بمباران دشمن جلسات فرهنگي و هنري بگذاريم. براي ما اكنون مشخص و آشكار است كه بايد اخبار دربند شدن هم ميهنانمان را به يكديگر گزارش داده و به گوش دنيا برسانيم. وظيفه ما وبلاگنويسان اين است كه بطور يكپارچه و همبسته فقط به موارد نقض حقوق بشررژيم بپردازيم. ديگر دوره نقد كردن رژيم و به سخره گرفتن اعمال و حركت هاي عقب افتاده آنها بسر رسيده و براي كسي صفت قرون وسطايي رژيم پوشيده نيست و اين كار تكرار مكررات است و هيچ فايده اي براي ما نخواهد داشت. رهبران اين رژيم خود بخوبي بدون شرح و توضيح با سخن وري هاي خود (بهتر بگويم دري وري گويي هاي خود) اين كار را انجام مي دهند. هيچ احتياجي به بيان واضحييات نيست.
ما بايد وبلاگ هايمان را بزبان هاي همان كشور هايي كه در آنها زندگي مي كنيم بنويسيم و ملت هاي آن كشور ها را از وقايع تلخ ميهنمان، هم ميهنانمان عزيزمان، فرزندانمان را كه چه گونه بدست اين رژيم خونخوار و ماقبل تاريخي مسلخ مي شوند مطلع كنيم وآنها را مجبور كنيم كه وجدانشان را قاضي كنند و بما در اين مبارزه كمك كنند و به انها بقبولانيم كه آيران آزاد و دمكرات بزرگترين قدم براي ثبات صلح و نشاط در دنيا است. همان صلح و نشاطي كه خود طي قرن ها از آن برخوردار بوده اند اما اكنون در معرض تهديد قرار گرفته است. دولت ها و ملت هاي جوامع آزاد دنيا بخوبي به اين مطلب پي برده اند و براي هيچ ملتي اهداف شوم اسلاميان افراطي پوشيده نيست.
اينترنت وسيله اي است كه اينك ملت ها را به يكديگر مستقيمآ ربط مي دهد و ديگر هيچ دولتي نمي تواند با كشور هايي كه حقوق بشر را نقض مي كنند براحتي وارد معاملات شوند. آنها ديگر نمي توانند اخبار و رسانه هاي خبري خود را مانند گذشته هاي قبل از پديده اينترنت سانسور كنند. آنها مجبورند در مقابل ملت هايشان پاسخگو باشند. ما بايد با استفاده از اين پديده اينترنت اين ملت ها را آگاه كنيم: اين وظيفه ماست. شركت هاي بزرگ امريكايي واروپايي و يا حتي آسيايي ديگر نمي توانند براي كسب سود هاي كلان با رژيم هايي مانند رژيم جمهوري اسلامي قراردادهاي هنگفت ببندند و براي حفاظت از سود هاي خود دولت هايشان را مجبور كنند تا در مورد نقض حقوق بشر در اين كشور ها سكوت كنند و يا رسانه هايشان را سانسور كنند. بياد دارم در سالهاي دهه هشتاد و اوايل دهه نود ماهي يك خبر هم از ايران در هيچ رسانه اي نبود در حالي كه رژيم در آن سالها كمتر جنايت نمي كرد و آن سالهايي بود كه جمهوري اسلامي بيشترين قراردادهايش را با شركت هاي بزرگ امريكايي و اروپايي و آسيايي مي بست. اينترنت دستگاه قدرت واقعي ملت ها است. ما بايد از اين قدرت براي كسب آزادي و دمكراسي در ايران حداكثر استفاده را ببريم. وبلگ هايتان را دست كم نگيريد. حتي اگر بيست خواننده هم بيشتر نداشته باشيد بدانيد آن بيست نفر ها روي هم رفته مي تواند يك جمعيت بزرگي را تشكيل دهد. پس بياييم و وبلاگهايمان را تبديل به رسانه هاي خبري كنيم و پيام آزاديخواهي و دمكراسي خواهي ملتمان را به ملت هاي جهان برسانيم. آنها را ازجنايتهاي رژيم بر ملتمان و نقض فجيع حقوق بشر در ايران آگاه كنيم تا ديگر دولتهايشان و يا شركت هاي بزرگشان نتوانند با چنين رژيمي براحتي قرارداد هاي هنگفتشان را ببندند. باور كنيد كه ملت هاي امريكايي و اروپايي همان هايي كه دولت هايشان را با راي آزاد انتخاب مي كنند همه انسان هاي شريف و آزادي خواه و انسان دوست هستند. آنها همان هايي هستند كه هرگاه در رسانه هايشان اخباري از درد و رنج ومشقت و گرسنگي ملتي را مي بينند قلبشان خونريز مي شود و با اشك و اندوه براي كمكشان مي شتابند. ما آزادي و دمكراسي مي خواهيم، ما زندگي پرنشاط و شاد مي خواهيم ، جوانان ما جوانيشان را مي خواهند اينها حقوق اوليه بشر است. اينها ديگر حقوق لوكس نيست. دنيا با ماست. از اين حمايت براي كسب آزادي و دمكراسي استفاده كنيم. وبلاگهايمان را تبديل به رسانه هاي حقوق بشري كنيم.
جنايات رژيم را به گوش دنيا برسانيم.