بیشتر شبیه شوخی به نظر می رسد که یک دختر ۲۱ ساله بتواند مطلبی بنویسد که بیش از هر کس و هر چیز یک خود زنی محسوب می شود.
اینجا چند فرض و البته چند نکته وجود دارد. فرض اول - که فرضی بعید است- این است که این روزنامه نگار خودش آگاهانه این مطلب را به چاپ رسانده. سوال دیگر این است که آیا یک نویسنده، آخرین تصمیم گیر در یک روزنامه است؟!
همه کسانی که در ایران کار روزنامه نگاری می کنند حتما این تجربه را داشته اند که نوشته هایی به دستشان برسد که عقل حکم کند که چاپ نشدنش بهتر از چاپ شدنش است. تازه در این میان گاهی احتیاط تا آنجا پیش می رود که داد نویسندگان به خاطر خود سانسوری بلند می شود. بنابراین جای سوال است که آیا نشریه تمدن هرمزگان، بدون خوانده شدن مدیر تحریریه، مدیر مسوول و صاحب امتیاز به چاپ رسیده است؟
فرض دوم این است که خانم الهام افروتن این مطلب را از اینترنت برداشته و با سهل انگاری فقط تیتر آن را خوانده و با فرض اینکه مطلبی در مورد مسائل بهداشتی است، ان را چاپ کرده است. خب باز جای سوال است که ایشان این مطلب را ندید، آیا اصولا در آن نشریه که صاحب امتیازش به جد خواهان مجازات عاملان انتشار آن مطلب است! هیچ کس پیدا نمی شده که مطالب را قبل از چاپ ورقی بزند؟!
اما نتیجه: خانم الهام افروتن و هر روزنامه نگار دیگری حق دارد مثل هر متهم دیگری از داشتن وکیل بهرهمند شود. بویژه که ایشان از نظر سنی کم سن و سال تر از آن است که بتواند با رایزنی های سیاسی گلیم مشکل خود را از آب بیرون بکشد. در شرایط فعلی چنان شرایط بر ضد آن نوشته و نویسندگان تحریریه تمدن هرمزگان است - بویژه در استان هرمزگان- که بعید است در آن منطقه کسی به حمایت صنفی از این دختر بلند شود.
شنیده ها حاکی است که الهام با مادرش زندگی می کرده و از زمان دستگیری او حال جسمی مادرش نیز وخیم است . با این حال به نظر می رسد ( همانطور که در خبرهای رسمی هم معمولا نامی از او برده نشده ) کمتر کسی این روزها از حال دختری می پرسد که اصولا ربطی به دنیای سیاست نداشته و مهمترین موضوعی که او را تاکنون به اندیشه واداشته، سوژه قصه هایش بوده !
اما نکته : آقای دیرباز نماینده بندر عباس نیز بتازگی از طرف شعبه دوم دادگاه کارکنان دولت بازداشت شده. تعجب من از این است که چگونه یک نماینده مجلس بلافاصله بعد از چاپ مطلبی که در نشریه خود ایشان به چاپ رسیده!!! و پیش از هر تحقیق دیگری و پیش از محافل رسمی و قضایی، خواهان مجازات عاملان چاپ این نوشته می شود.
بابا ناسلامتی تو با رای این ملت راهی آن مجلس شده ای! نباید فرقی با بنده آدم عادی داشته باشی و دستکم بخواهی همکارانت - که البته هرگونه همکاری با ایشان را از همان ابتدا رد کرده ای! - مراحل قانونی را برای دفاع از خود طی کنند؟!
نکته دوم که خطاب آن به بسیار کسان دیگر نیز هست، مربوط است به حضراتی که با استفاده از موقعیتهای تثبیت شده شان براحتی از گرفتن امتیاز صاحب امتیازی نشریات ، برخوردار می شوند و بعد بدون هیچ احساس مسوولیتی آن را با قیمتهای مختلف - از نازلترینی که فکرش را بکنید تا ارقام نجومی - به اجاره می دهند؟!
خب پدر آمرزیده تو که خودت نمی خواستی نشریه تولید کنی چرا فرصت و حق دیگرانی که برای این کار خیلی بیشتر از گرفتن یک اجاره امتیاز ! انگیزه داشته اند را گرفته ای؟ !
سوم اینکه آیا انجمن صنفی مطبوعات آخرین ارگانی است که قرار است در مورد حوادث مطبوعاتی اظهار نظر کند؟!
http://varesh.blogfa.com/post-160.aspx