سیپریسک
تنت محتاج ناز طبیبان مباد. غمگین مبینمت پهلوان. از بس نشستی و درد و رنج هایت را به سنگ صبور طنز گفتی تا تن طاقت نیاورد و آتش بس داد. خوبیش اینه که تو ایران نیستی و گر نه خودت می دانی که چه بلایی سرت می آمد. اون جا دست کم چارتا آدم مهربون هست که کمکت کنن ، لبخندی به روی ماهت بنشانند و خلاصه هوایت را داشته باشن . هیچ نباش نیروی کار که هستی و به این ساده گی ها هم ولت نمی کنن. از شوخی گذشته خبر خوشی نبود. پهلوان باید مواظب خودت باشی. ما به زهرخنده های تلخت نیاز داریم. چه کنیم یکی معتاد تریاک و بنگ و دود است ما هم معتاد زهرخندیم. تندرست باشی پهلوان. آرزوی بهبودی و خرمی.