Sunday, January 04, 2009

گفت: «به به! فروغ خانم. شما کجا اينجا کجا؟» فروغ فرخ زاد را نگاه کردم که سرخ شده بود و هيچ نمی گفت

پانزده دی ماه / 5 دسامبر سالگرد تولد فروغ فرخ زاد ... که هرگز ندانستيم که بود و چه می گفت









پانزده دی ماه / 4 ژانویه

سالگرد تولد فروغ فرخ زاد



.....................................


"بازگوئی تدفين يک شاعر/
بعد از ظهری در تابستان ۱۳۴۴ بود... در رستوران هتل پالاس خيابان شاهرضا نشسته بوديم و چای می خوريم. ... يکباره، وسط حرف هامان، يک آدم درشت هيکل جاهل مسلک که با حالتی مستانه از کنار ميزمان رد می شد، چشمش به فروغ افتاد و در ميانهء راهش برگشت و با حيرتی شوخی آميخته گفت: «به به! فروغ خانم. شما کجا اينجا کجا؟»
فروغ را نگاه کردم که سرخ شده و هيچ نمی گفت.
مردک گفت
: «چيه؟ سلام ما جواب نداشت؟»
باز هم فروغ ساکت و معذب نشسته بود و با فنجان قهوه اش ور می رفت. گلسرخی رو به مرد کرد و گفت: «آقا، لطفاً مزاحم نشويد». و مرد خنديد و گفت:

«فروغ خانوم اين جوجه چی ميگه؟ حالا ديگه جوجه باز شدی؟» که گلسرخی با کله کوبيد توی دهانش و کافه بهم خورد.
احمد رضا فروغ ر
ا که گريه می کرد بيرون برد و من هم به جمع و جور کردن گلسرخی و جدا کردنش از مردی که هرگز ندانستيم که بود و چه می گفت مشغول شدم" !
 پانزده دی ماه / 5 دسامبر  سالگرد تولد فروغ فرخ زاد
مخترع و سردبیر (!) سکولاریسم "نو(!)"
گو یانیوز
http://news.gooya.com/society/archives/057174.php

...................................

"سال نو، سکولاريسم نو/
جمعه گردی های اسماعيل نو.. علا/
اين مقاله يک سال پيش نوشته و منتشر شد.
با شروع سال نو بد نديدم آن را مجدداً منتشر کنم...
براستی چرا «سکولاريسم» اينقدر اهميت دارد؟ و چرا من مصرانه می کوشم تا صفت «نو» را به آن اضافه کنم؟...اگر شما هم در همين قايق نشسته ايد اين اوقيانوس و اين پارو!

مخترع و سردبیر(!) سکولاريسم نو(!)
NewSecularism@gmail.com
گویانیوز
http://news.gooya.com/society/archives/081731.php
آدینه 02 ژانويه 2009 - 13 دی 1387