Thursday, January 01, 2009

دانشجویانی (!) که نام خود را در لیست استشهادیون میگنجانند تا به نجات (!) بی پناهان سرزمینی بیگانه بشتابند

سجاد نیکنام
هم آوا

دانشجویان شیراز مگر چه کرده اند که چنین مجازات میشوند؟!


حمایت از بیگانه؛ تعلیق برای دانشجویان

به دنبال تعلیقهای بی سابقه در دانشگاه شیراز، ۸ نفر دیگر از دانشجویان این دانشگاه با احکام سنگین ممنوعیت از تحصیل و ارجاع به کمیته‌ انضباطی مرکزی وزارت علوم برای صدور رای در مورد مابقیِ اتهاماتشان محکوم شدند. محسن زرین‌کمر، اکبر حسن‌پور، لقمان قدیری، افشین هوشنگ و آلما رنجبر هر کدام به دو ترم ممنوعیت از تحصیل با احتساب سنوات و ارجاع به کمیته انضباطی مرکزی برای صدور رای در مورد اتهامِ «توهین به شعائر اسلامی یا ملی و ارتکاب اعمالی بر ضد نظام جمهوری اسلامی» و امین کریمی و آرمین برازش به یک ترم ممنوعیت از تحصیل و همچنین امین درستی به توبیخ کتبی با درج در پرونده محکوم شدند. گویا صادر کنندگان این احکام سنگین، حضور دانشجویان در مراسم روز دانشجو را (که بی شک هدفی جز گرامیداشت یاد شهیدان دانشجویی را دنبال نمیکرده) به منزله "توهین به شعائر اسلامی یا ملی و ارتکاب اعمالی بر ضد نظام جمهوری اسلامی" تلقی کرده اند!

باید از مسئولین دانشگاه شیراز پرسید که سه آذر اهورایی، ضداسلام یا غیرملی بوده اند یا اینکه بزرگداشت یاد دانشجویانی که به دست رژیم گذشته شهید شده اند، اقدامی بر علیه نظام جمهوری اسلامی بوده است؟

البته همانگونه که بعضی از دانشجویان تعلیقی به آن اشاره کرده اند، گویا برخی از تشکلها و مسئولین دانشگاه شیراز اتهامات مضحکی چون خط گیری دانشجویان از بیگانگان و بخصوص گروههای کمونیستی را متوجه دانشجویان ساخته اند تا به این بهانه آنها را مخالف دین و نظام جلوه دهند! خوب چه انتظار دیگری میتوان از تشکلها و مسئولینی داشت که به جای بزرگداشت یاد سه شهید دانشجویی (روز دانشجو)، خود را با جشن و شادی سرگرم میکنند تا مبادا دانشجو به آرمان و آزادیخواهی گذشتگان پی برد. همچنین سوء استفاده برخی احزاب و گروههای برون مرزی از حرکت دانشجویان شیراز را نیز نباید فراموش کرد که حرکت صنفی و قانونمند این دانشجویان را به گروه خود منتصب میکنند تا به خیال خود حرکت مسالمت آمیز دانشجویان را به منزله حمایت از خود قلمداد کنند؛ اقدام زشتی که خود دانشجویان شیراز بارها در اطلاعیه ها و بیانیه های خود، به صراحت آن را رد و تقبیح کرده اند ولی متاسفانه گویا مسئولین این دانشگاه به جای بها دادن به سخن خود دانشجویان، بیشتر به ادعاهای گروههای برون مرزی و برخی نیروهای به ظاهر بسیجی استناد میکنند تا راحتتر بتوانند جلوی انتقادات قانونمند دانشجویان حق طلب را بگیرند.

پیش از این نیز، کاظم رضایی، سعید خلعتبری، عبدالجلیل رضایی، آرش روستایی، هادی الم‌لی، حمدالله نامجو و دو تن دیگر از دانشجویان مجموعاً به ۱۵ ترم ممنوعیت از تحصیل محکوم شده بودند. تمامی این افراد به دلیل شرکت در تجمعات ۱۶ و ۱۸ آذر ماه دانشگاه شیراز به کمیته انضباطی احضار شده بودند. البته محسن‌ زرین‌کمر دانشجویی که در جلسه علی لاریجانی، رئیس مجلس در دانشگاه شیراز در پشت تریبون قرار گرفت و انتقاداتی را به مسئولان وارد کرد، با اینکه در تجمعات ۱۶ و ۱۸ آذر ماه حضور نداشته، به اتهام شرکت در این تجمعات به کمیته‌ انضباطی احضار، ولی در حکمی که برای وی صادر شده، به اتهام توهین به مسئولین ارشد نظام به دو ترم ممنوعیت از تحصیل محکوم شده است! این در حالی است که برخی از دانشجویان نه در تجمعات 16 و 18 آذر ماه و نه در جلسه مذکور حضور داشته اند و با اتهاماتی چون خط دهی به دیگر دانشجویان و ایجاد بلوا و آشوب در دانشگاه، متحمل چنین احکامی شده اند. متاسفانه این احکام برای ۶ نفر از دانشجویان به علت تمام شدن سنوات آموزشی‌شان به منزله اخراج آنها از دانشگاه خواهد بود. همچنین تمام افرادی که تاکنون برای آنها حکم صادر شده، بنا به بندی در احکامشان، در مدت اجرای حکم از حضور در دانشگاه منع شده‌اند که بی شک برای دانشجویان شهرستانی و آن هم در آستانه امتحانات پایان ترم، مشکل ساز خواهد شد. شایان ذکر است که از ۳۷ نفر احضار شده به کمیته انضباطی تاکنون برای ۱۷ نفر آنها، مجموعاً حکم ۲۷ ترم ممنوعیت از تحصیل با احتساب سنوات و ارجاع به کمیته انضباطی مرکزی صادر شده و برای ۲۰ نفر دیگر هنوز حکم انضباطی صادر نشده که بنا به اظهارات فعالان دانشجویی احکام سنگینی نیز در انتظار آنان خواهد بود.

فراموش نکنیم که پس از اتمام مراسم تریبون آزاد در روز ۱۸ آذر در دانشگاه شیراز، نیروهای بسیج با برگزاری اعتکاف سیاسی در مسجد دانشگاه و نیز دیدار با مسئولین استان فارس، خواهان اخراج فعالان دانشجویی از دانشگاه و برخورد قضایی با آنها شده بودند که متاسفانه تاکنون این سناریو به صورت کامل اجرا شده است. البته همین دانشجویان به ظاهر بسیجی که اینچنین در برابر همکلاسیها و هم دانشگاهیان بی پناه خود به مدد حمایتهای غیردانشجویی، سینه سپر کرده اند و اتهامات ناروا را متوجه آنها ساخته اند، در سوی دیگر نام خود را در لیست استشهادیون برای نجات غزه میگنجانند تا به خیال خود به نجات بی پناهان سرزمینی بیگانه بشتابند! مبادا عقده های شخصی این افراد که با آبروی بسیج واقعی نیز بازی میکنند، ابزاری شود برای سوء استفاده از حمایتهایی که امروز در ایران برای غزه به پا شده است؟! جا دارد این سوال را از مدعیان دروغین بسیج پرسید که آیا چریکهای حماس امروز برای ایرانیان عزیزتر از دانشجویان شیراز شده اند که برای کمک به آنها لحظه شماری میکنند ولی دل را خوشنود به اخراج دانشجویان هم میهن خود میکنند؟! آیا جرم ناکرده دانشجویان شیراز، سنگینتر از امدادهایی شده است که همین حماس روزی به صدام حسین میرساند تا خون فرزندان این مرز و بوم را مظلومانه به خاک بریزد؟! آری کودکان و مردم بیگناه غزه امروز مظلومانه قربانی سیاستهای غلط منطقه ای میشوند و وظیفه هر انسانی است که به دفاع از حقوق آنها برخیزد، اما دانشجویان شیراز قربانی چه سیاستی میشوند؟ چه کسانی میخواهند از فرصت پیش آمده از نگرانی قربانی شدن مظلومانه مردم غزه، برای قربانی کردن حق طلبان داخلی نهایت استفاده را ببرند؟ چرا که تعلیقها و ممنوع الورودیها محدود به دانشگاه شیراز نشده و از دانشگاه امیرکبیر نیز خبر میرسد که از ورود احسان منصوری به این دانشگاه ممانعت به عمل آمده است و احضارها در دانشگاههای دیگر کشور نیز ادامه دارد. همچنین در این ایام که همه ایرانیان باید یکصدا ندای مظلومیت مردم غزه را سر دهند، خبر از بازداشت فعالان کارگری و معلمان به گوش میرسد که گویا باید خواسته های حماس را به خواسته های خود ارجحیت دهند! کاش درصدی از حقوق ماهیانه خود را نیز جهت جبران حقوق عقب افتاده کارگران و معلمان میهن اختصاص میدادیم! ولی چه کنیم که تا به امروز به گونه ای رفتار شده است که در سراسر جهان مردم در حرکتهایی خودجوش به حمایت از مردم مظلوم غزه به پا میخیزند اما در ایران ...؟

آری امروز همه باید برای یکدلی در داخل ایران تلاش کنیم
تا با قدرت مدافع حقوق انسانها نه تنها در غزه،
بلکه در سراسر جهان باشیم

و تردید نیست که
این همدلی با تبعیض هرگز میسر نخواهد بود.