Friday, December 12, 2008

جنتی عطایی مردی که ثانیه های عاشقانه را با واژه هایش جاودانه می کند. «محال» است کسی عاشق باشد و عاشقانه های او، او را آتش نزند

از پشت پنجره
http://dreeam.blogfa.com/


معجزه خاموش

جنتی «عطایی» یکی از سلاطین «ترانه نوین» ایران زمین است. یکی از خصوصیات ترانه های جنتی عطایی بازی با کلمات ساده و تبدیل آن به جملات بسیار زیبا، با بار معنایی و «احساسی» زیاد است. شاید او و «شهیار قنبری» تنها ترانه سرایانی باشند که کلماتشان بدون ملودی و آهنگ، طعم احساس و «شاعرانگی» دارد و ترانه هایشان بار ادبی و زیبا شناختی خاصی دارد.

احساس سر لوحه واژه های جنتی عطایی است. ترانه ای از او نیست که شنیده باشم و «قلب» و احساسم پذیرای آن نشده باشد. اصلا اشعار او آبروی ترانه شده است. در شهری که ترانه هایش شبیه خودش است! در اشعار جنتی هر «کلمه» ارزش و شخصیت خود را دارد و بی خودی کلمه ای را در اشعار او نمی بینیم. کلماتی که با تیزهوشی و شناخت، با «تن پوشی» که مناسب ریتم و آهنگ است در شعر گنجانده شده.

ترانه «معجزه خاموش» یکی از بهترین و جدید ترین کارهای جنتی عطایی است. ترانه ای که حکایت از جدایی و رفتن و انتظار دارد. شما اوج «سادگی» و زیبایی را می توانید در این بیت کوتاه ببینید: برگرد به «برگرشتن»، از فاصله دورم کن... يه «خاطره» با من باش يه گريه «مرورم» کن.

ترانه ابتدا می خواهد خبر جدایی «غمناکی» را که عاشق را «پشت پنجره» پژمرده است را به شنونده انتقال دهد. که این کار با شاعرانگی هوشمندانه ای با موفقیت به انجام می رسد. سپس ترانه تبدیل به «التماسی» عاشقانه می شود. اوج ترانه همان جایی است که می گوید: اي معجزه خاموش ، يه «حادثه» روشن شو ، يه لحظه، فقط يه آه، همجنس «شکفتن» شو... از روزن اين کنجه خاکستري «پر پر» ، مشغول تماشاي، «ويرون» شدن من شو.

پرپر شدن عاشقی در «کنجی» خاکستری. و تنها معجزه بازگشت است که می تواند ویرانه را تبدیل به آبادی کند. این ترانه واقعا مرا آتش زد. روزی صد بار ترانه را گوش می کنم ولی ترانه هنوز تازگی خود را حفظ کرده است. ایرج جنتی عطایی مردی که ثانیه های عاشقانه را با واژه هایش جاودانه می کند. «محال» است کسی عاشق باشد و عاشقانه های او، او را آتش نزند. آتش که چه عرض کنم «خاکستر» نکند.

ترانه معجزه خاموش را از اینجا دانلود کنید [+] متن ترانه [+]