Saturday, December 20, 2008

برای غلبه بر بغض و کینه بایستی همه ناگفته ها گفته شود. قربانیان چگونه ببخشند



گرگها آزادند!

فقر... فقر... فقر...!

سؤال اینجاست که آیا انسانها خودشان مسئول سربرآوردن ستمگران و پیش آمدن بحرانها و ناهنجاریها هستند؟
وقتی همه به جز خودمان به ما محرم هستند، وقتی سگها را می بندیم و گرگها آزادند، وقتی مردمی در مدار بسته بد و بدتر گرفتار می آیند و به زندگی در آن محکوم میشوند، فرهنگ چاپلوسی، اغراق، تظاهر، تزویر و افترا اخلاق سیاسی را رقم میزند و به تدریج خود فریبی به جای واقع بینی می نشیند.

اختناق کور تا درون خانه ها، خانواده ها و ابتدائی ترین احوال شخصی مردم کشیده شده است. محاکمه بدون دلیل ومدرک مردم که شبیه محاکمه بلخ است. از فقر سیاه مردم، از بیکاری و بی خانمانی، از دزدی و ارتشاء و آدم ربایی، از اعتیاد وزورگویی وغارت، از ازدواج گریزی و تحصیل گریزی جوانان، از اختلاس و رانت خواری، ازرشد بی رویه طلاق و توسعه روسپیگری و از صدها عارضه وحشتناک دیگر که کلمه ای بر قلمها و زبانها جاری نمیشود.

آیا با این همه معضل بایستی انتظار داشت از حریم مقدس خانواده های ایرانی چیزی باقی بماند؟ بیکاری و اعتیاد لازم و ملزوم یکدیگر و یکی از دلایل گسترش از هم پاشیدگی خانواده هاست. سن فحشاء در ایران 11 تا 17 سال شده است. فشارها در خانواده های ایرانی به وضوح دیده میشود. افراد جامعه ناخواسته ولی برای حفظ آب باریکه ها و پاسخ به ابتدائی ترین نیازهای زندگی خود ناگزیر تن به هر ذلتی میدهند وادامه همین روال است که به اضمحلال اخلاق در جامعه و خانواده می انجامد. مال اندوزی، نه از راه تلاش و صرف استعداد بلکه از طریق تزویر، ریا و چهره گردانی به امری عادی مبدل میشود.

برای غلبه بر بغض و کینه بایستی همه ناگفته ها گفته شود. قربانیان چگونه ببخشند، بی آنکه بدانند چه کسی و چه چیزی را باید ببخشند. 14میلیون نفر در ایران زده زیر خط فقر قرار دارند. ایران از نظر درآمد سرانه از ترکیه هم عقب افتاده و بین کشورهای جهان از نظر دارا بودن تعداد افراد معتاد مقام اول دنیا را کسب کرده است.

آیا نباید بخاطر این همه دردی که به این ملت روا داشته میشود به سران حکومت تبریک گفت؟