Saturday, May 31, 2008

ورجاوند: امنیت ملی! یا کِکِه لا کوکو

ورجاوند
http://varjavand.blogspot.com/


امنیت ملی! یا کِکِه لا کوکو


اصفهانیها مثلی دارند که با لهجه خاص خود ادا کرده و به کِکِه لا کوکو گذاشتن معروف است. این جمله زمانی بکار میرود که شخصی بخاطر جلوگیری از آبروریزی موضوع خاصی را پوشانده و یا آنرا دگرگون و خوش منظر جلوه میدهد.

پس از سی سال سیاه بندی و دروغ ، ابرهای سفید طهارت و تقدیس از روی اعمال رژیم ولایت فقیه به آهستگی کنار میرود و عنوان بچه گول زن امنیت ملی که در حقیقت پرده پوشی و مخفی کردن جنایات ضد بشری تشنگان قدرت و مآل اندیشان دنیوی ولایت شیطانی فقها بود ، واقعیت سیاه خود را نشان میدهد.

علت را میتوان بسادگی در بیدار شدن مردم و از طرفی باز بودن دریچه غیر قابل کنترل انتقال سریع اطلاعات از طریق اینترنت نامید. از گفته های ظاهرا معصومانه و نصیحتی این و آن شارع تا اعمال برملا شده سران در کشتار خودیها و مثلا سقوط مکرر هواپیماهای سران سپاه.

اولین افشاگریهای درون رژیم از دیوانه آدمکش رژیم و یار و یاور خمینی یعنی آیت الله جهنم مکان خلخالی شروع شد که همه کشتارهای فله ای را فرمان و خواسته مستقیم شخص خمینی و دادگاههایی را که ظاهرا خود اداره میکرد کلا نمایش و تبلیغات و پروپاگاند فقهی نمای رژیم ملایان نامید.

پس از مرگ خمینی تمام سعی و کوشش بر آن بود که همه اعمال و کردار و گفتار گذشته پوشیده و سر بمهر بماند. تا مدتی همه چیز بر وفق مراد آیات عظام میگذشت و مقام روحانیت آنان و مزدورانشان همطراز با پیامبران و امامان همردیف بود. تحکیم روابط اجتماعی با ازدواج های فامیلی برای محکم کردن شبکه های قدرت آغاز شد و دختر این ملا با پسر آن داروغه و پسر این مزدور با صیغه کردن مادر ملای جنایتکار دیگری شبکه مافیائی قدرت خانوادگی روحانیت والا مقام! حاکم را فراهم نمود.

نبود شخص با تجربه و جابجائی قدرت و روی کار آمدن حاشیه نشینان ابن الوقت همزمان با روی کار آمدن افیونی کهنه کاری که نه درجه اجتهاد داشت و نه فقاهت میدانست تا مدتی توانست این هاله تقدیس را همچنان بر تارک بارگاه ولایت جلوه گر نماید.

از آنجا که مردم قدری بیدار شده بودند بازار تلقینات خرافات رونق دادند و هر شیخی که مالی را بغارت برده و یا چند بازوی مسلح داشت یکشبه آیت الله شد و فرصت طلب را بجائی رساندند که خود را رابط و ضابط ولی عصر و امام زمان معرفی کردند. تا آنجا پیش رفتند که آیات عظام نا فقیه رهبری را در سایه امام زمان و گرداندن مملکت را بوی نسبت دادند که در حقیقت بالا بردن ملا علی پائین خیابانی به مقام ولایت عصر بود!

پس از آن مرتبا این و آن مزدور از چشم یا از قافله عقب افتاده روی دست دیگری بلند شدند و تحت عناوین مختلف نکته های تاریک قبل از انقلاب تا به امروز را روشن کرده اند. از همه مهمتر آنکه همه اشتباهات و زیاده روی گذشته را نیز بگردن خمینی انداختند.

دیری نپائید که روشن شد آتش سوزی سینما رکس آبادان با خواسته سید احمد دیوانه و با نظارت آیت الله خامنه ای صورت گرفته یا قتل هویدا قبل از دادگاهی شدن بدست آیت الله دیگر. از کشتار زندانیان سیاسی سال 67 تا قتلهای زنجیره ای همواره رد پای آیات عظام یکشبه فقیه شده و یا نیمچه فاقه دیده میشود. کم و بیش مردم فهمیدند آنچه در سی سال گذشته بر آنها رفته و مسئول همه سیاهی های زندگی آنها آیات عظام بارگاه سید علی بوده و هست.

لازم بود برای حفظ آبرو هم که شده بصورتی دست و پای آیات را از اینگونه مقولات دور نگهدارند و نتیجه آن شد که سازمانهای مختلف اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی در هر نهادی سر از آب بدر آورد تا با ایجاد خفقان بیشتر جلوی دهان مردم و بخصوص دانشجویان بسته شود تا معمم آبروی خود را باز یابد!

مجری طرح این بار از ملازمان بارگاه و فرصت طلب مکللی بنام محمود احمدی نژاد بود که یکشبه از تیر خلاص زنی دلاوران کرد به مقام ریاست جمهوری رساندند. تنها کسی که این میان بهره میبرد امام زمان قصر نشین ملکه مادر بود و برای جلوگیری از افشاگری بقیه نیز طرحهای زیادی کشیده شد که یا همه باید طوق بندگی خامنه ای را بگردن نهند و یا همان میشود که بر منتظری رفت و با بر صانعی و شیرازی و توسلی و بروجردی و رئیس تشکیلات پلیسی تهران گذشت.

این روزها بازار داغ خبرهای داغ موضوع افشاگری است. پدیده ای که دیر یا زود اتفاق میافتاد و جبر تاریخ است و حتی با ایجاد سازمانهای بزرگ برای تحریف تاریخ و نعل وارونه زدن نیز امکان سرپوشی بر آن وجود ندارد تا جائی که حتی یکی از خودیهایی که مامور تحریف واقعیات تاریخی (بخصوص تاریخ معاصر) بود از نقشه وزارت اطلاعات و شخص محمدی در بمبگذاری شیراز سخن میگوید و آنرا طرح مستقیم این وزارتخانه میداند ولی اشاره نمیکند که طراح اصلی برای برنامه بسیار بزرگتری این کشتار را درست مانند سینما رکس آبادان براه انداخته تا خود را امام زمان تر نشان دهد.

گویا چنان زمان امور از دست مزدوران ملا علی خارج شده که همان طرحهای کشتار و اعدام دسته جمعی را قصد تکرار دارند ولی غافل از آنست که اینبار نه ساواکی در کار است و نه سرگرد منیر طاهری که قرار است بیگناه اعدام شود تا وقایع را به طاغوت بچسبانند.

امروز مردم با برخورداری از آشفته بازار اختلاف آیت الله ها که در سایه غارت مردم حقایق را حتی بدون بر زبان جاری شدن درک میکنند و مثلا هرگاه دکتر مملی صحبت از مافیا میکند عاقلان میدانند که منظور آنست از ثروتهای دزدیده شده از مردم توسط آیت الله ها یا نوچه گان ایشان که همگی بر سر اهرم های مالی و اقتصادی از شکر و لاستیک و سیگار و لباس و روغن و برنج و گندم گرفته تا لوازم یدکی ماشین و واردات مشروبات الکلی و لبنیات و ابزار الکتریکی و آهن و قولاد و ...... سهم امام زمان قصر نشین و پدر خوانده امت باید پرداخت شود.

همه میدانند وقتی دکتر مملی تهدید میکند یعنی بسلفید وگرنه نام بچه های بد مافیا برده میشود! این مبالغ جزئی! میلیاردی از خمس و زکات واجب شرعی تر است و ممکن است بقیمت آبروریزی و زندان و بدنامی و مصادره اموال و شاید قدری هم کشته شدن منجر شود! مسئول پیدا کردن سر نخ منابع مالی سهم امام پرداخت نشده هم کمیسیون دایمی اصل 90 مجلس دست نشانده امضا شده امام عصر است که تا بوی غارتهای میلیاردی را حس میکند به ارباب پاستور نشین گزارش و دکتر مملی جان هم برای پاک و طاهر کردن دزدیهای سران قوم یا همان آیات عظام یکشبه در گوشه و کنار از برملا کردن باند های مافیائی سخن گفته و با تهدیدی زبانی کیسه پر نشدنی سهم امام را پر میکند.

در حقیقت ملت ایران باید گرانی و گرسنگی و بدبختی و از سرما خشک شدن و رنج و مشقت را تحمل کند تا امام عصر برای بقای خود و با هم منقلی بافور همیشه داغ خود از کیسه همین امت همیشه در صحنه مخارج حزب الله و ترور و بمبگذاریهای مختلف را در خاورمیانه اداره مالی کند.

امنیت ملی بمعنای پاسداری از آب و خاک ایران نیست کما اینکه دریای خزر را با غرامات جنگی عراق یکجا بخشیدند و در عوض حسابهای بانکی آدمکش های انگل خاورمیانه و تروریستهای بین المللی را پر کردند. امنیت ملی یعنی بهر قیمتی که شده کِکِه لا کوکو گذاشته شود و مال و جان آیت الله های فاسد حفظ شود