Tuesday, March 21, 2006

وبلاگ پسر شمالي

http://irannorth.persianblog.com/1385_1_irannorth_archive.html#4804872


زيتون خانم سلام و سال جديد را به شما تبريک می گويم.

راستش من سالی يکبار و چه بسا هيچ بار برايت کامنت می گذارم و خلاصه بين ما هم خودت بهتر می دونی که هيچ دوستی و رابطه ای هم نيست. و عين دو تا غريبه هستيم که دورادور يکديگر را می شناسيم. اگر پایی هم بدهد احتمالا سعی در دوستی با هم را نخواهيم کرد. علتش را هم خودم درست نمی دانم. و تو هم که سرت شلوغه و کلی مخاطب داری و بالطبع شما هم می دونم هيچوقت نظر خاصی روی من نداشتی و نخواهی داشت. و چه بسا من را با یک پسر شمالی خدابیامرز دیگری که پاتوقش همین کامنت دونی شما بود و سالهاست وبلاگش مرحوم شده است را حتی تاکنون اشتباه گرفته باشی.

البته موارد بالا را بيشتر برای اطلاع سایر وبلاگ نويسان و دوستان نوشتم تا بعد بروم سر اصل مطلب.

در هر حال کامنت من نبايد بيش از يک عرض تبريک عيد بيشتر می شد. اما وقتی اين پستت و سپس کامنت هایت را می خواندم. همچی يک نموره منقلب شدم!. بماند که بلاگرهايی را هم که در پستت نام برده اي. همچی بود و نبودشان عين خودت برای من فرقی نمی کند! و ارتباطی با آنها ندارم

حالا اين وسط يک نکته کوچولو باقی می ماند. اينکه من سال هاست در فعاليت های اجتماعی و غيردولتی مشارکت داشته ام و طبق قانون نانوشته حکومتی نيز بهای آن را هم پرداخت کرده و می کنم. و شما نيز در اين امور سابقه فعاليت داريد. همانگونه که مستحضر هستيد جناح چپ حکومتی در ماههای گذشته فعاليت چشمگيری را بر روی شبکه اينترنت داشته است که بطور مثال می توانم از جلسات ماهيانه و منظم آنان با تعدادی وبلاگ نويسان که سابقه عملکردشان در انتخابات ریاست جمهوری بر همگان مشخص شده است را نام ببرم.

رک و رو راست بگويم در حال حاضر آنان چه بخواهند و چه نخواهند، از مستندات و آمارهای شبکه کاملا مشخص است که وبلاگ شما محبوبترين وبلاگ فارسی زبان می باشد که حتی نفر دوم نیز با اختلاف فاحشی با شما قرار دارد. و بالطبع اين به مذاق آقايان و خانمها اصلا سازگار نيست. و خلاصه بگويم بدجوری موی دماغ شده ايد و منهم که کنار گود نشسته ام، از اينکه به تنهايی ميانداری می کنيد هم شجاعتتان را تحسين می کنم و هم ناراحت عاقبت کار هستم که اين جمع سياسيون سازماندهی شده در نهايت به نحوی صدای شما را در گلو خفه کرده و يا ترور شخصيتی را به نحو بدی در مورد شما به اجرا می گذارند که از لحن نوشته تان کاملا مشخص است که ماههاست کليد اينکار خورده است. بگذریم که اين زيتون شیطون و پر جنب و جوش هم به آسانی تسليم کین بدخواهان نمی شود. در هر حال هر چند که از دور نظاره گر صحنه هستم اما غيرت من هم اجازه نمی دهد که سکوت کنم و اين بازی کثيف را تماشا کنم.

بدینوسیله به اطلاع می رساند من و بسیاری از دوستانم در سازمان های غیردولتی خارج از بازی ها و جنجال های وبلاگستان. در این مورد اخیر و در دفاع از یک فعال اجتماعی در مقابل اين جماعت سیاسی اصلاح طلب نما خواهيم بود. بچرخند تا بچرخيم!

زیتون عزیز در جمله آخر خود نگاشته اید که: بله من تنهاتر شدم اما این تنهایی رو به ذلت وابستگی و انگل‌شدن و وارد شدن در باند و بالا رفتن از طریق چاپلوسی اون‌ها را ترجیح می‌دم.

خانم زيتون شما تنها نيستيد و هيچگاه نخواهيد بود. وبلاگستان فارسی به وجود چنین افراد پرتلاشی مانند شما تا ابد افتخار خواهد نمود.

با احترام
از طرف يک فعال اجتماعی و نه يک وبلاگ نويس با چهار سال سابقه که هشتمین رتبه پربیننده ترین وبلاگ در میان نیم میلیون وبلاگ فعال در سایت پرشین بلاگ را داراست