Tuesday, March 14, 2006

وبلاگ بازگشت

"مطهر" ی و چهارشنبه سوری

” … این نمی‌شود: نیاکان ما در گذشته چنین می‌کردند، ما هم‌ چنین می‌کنیم.
چهارشنبه‌ی آخر سال می‌شود آخر سال شمسی، چهارشنبه‌ی آخر اسفند می‌شود. بسیاری از خانواده‌ها که باید بگیم: خانواده‌های احمق‌ها، بسیاری از خانواده‌های احمق‌ها، د یالا، آتشی روشن می‌کنند، هیزمی روشن می‌کنند؛ بعد آدم‌های سرومروگنده با این هیکل‌های نمدونم چنین و چنین، از روی آتش می‌پرند؛ “ای آتش زردی من از تو، سرخی تو از من”
این چقدر حماقت است.
خب چرا چنین می‌کنید؟!
ـ آقا این یک سنتی‌ست مال ما مردم از قدیم پدران ما چنین می‌کردند.
قرآن می‌گه: “اَولو كان آبائهم لايعقلون شيئاً …” اگر هم پدران و گذشته‌تون چنین کاری می‌کردند، شما وقتی می‌بینید یه کار احمقانه است و دلیل خریت پدران شما است؛ روشو بپوشید. چرا دومرتبه این سند حماقت را هی‌ سال به سال تجدید می‌کنید. این فقط یک سند حماقت است. که هی کوشش می‌کنید که این سند حماقت را همیشه زنده نگه‌ش دارید. ماییم که چنین پدر و مادرهای احمقی داشته ایم. “اَولو كان آبائهم لايعقلون شيئاً …” از طرف دیگر، قرآن نمی‌گوید: “هرچه که سنت است، پس باید در هم کوبید و هر چه که نو است، نوگرایی …” یه عده‌ هم می‌گند: “نوگرایی”
این چه‌طور؟! نوگرایی هم درست نیست ”…

بشنوید صدای مطهری راچه بگویم جز تاسف؟