Friday, August 31, 2007

وبلاگ و... چه و چه و چه : تاريخ "ما" و سکولاريسم ... و سوالات کارآگاهانه "پویشگران" شب جمعه

وبلاگ و... چه و چه و چه



...
دارالترجمه زبان یاجوج وماجوج ...

تاريخ "ما" و سکولاريسم ... و سوالات کارآگاهانه "پویشگران" شب جمعه



تاريخ ما و سکولاريسم...
آسمان صبور دشت پاسارگاد از خود می پرسد
که آيا عمر اين حکومت احمدی نژادی از عمر سيوند بيشتر خواهد بود؟
اين پرسش را
فقط تاريخی که امروز در تشنگی آزادی دگرانديشان و تساهل نسبت به دگرانديشی می سوزد

پاسخ خواهد داد

Balatarin
جمعه گردی های نوری گوز- یا - نیوز علا
http://news.gooya.com/society/archives/062682.php
آدينه 9 شهريور 1386- 31 اوت 2007
..........

شما،
برای مظنه زدن حرف های من،
به منبع مراجعه نياز ندارید
بايد دقت کنيد تا ببينيد
که من از کنار هم نهادن يک مشت بديهيات
چه نتايج «کارآگاهانه» ای گرفته ام.


حاج آقا اسماعيل

جمعه گردی های نوری گوز- یا - نیوز علا
جمعه شب 21 بهمن 1385
گوز- یا - نیوز
http://news.gooya.com/society/archives/057174.php

...................................................................................



وبلاگ و... چه و چه و چه



... دارالترجمه زبان یاجوج وماجوج ...




برای دوستان Balatarin ...

1)


ساختن دیگی به نام بالاترین بی تردید یک خدمت بزرگ به دموکراسی ایران است... امیدوارم سازندگان اولیه این دیگ محترم، روزی پاداش مادی و معنوی خودشان را بگیرند...
بتوانند از این رنج و نبوغ و کار فشرده ای که کرده اند، ثروتمند شوند ...

2)
بالاترین ... حالا باید خانه تکانی کند... باید پول جمع کند ... باید سهامش را بتواند بفروشد... باید روزی این بالاترین موسسه ای شود که به میزان کلیک خوردن ها، به میزان استفاده شدن درآمد داشته باشد... اگر شما در این گذشت سریع زمان پولتان را درنیاورید، دیگر نمی توانید این کار را بکنید


3)
منظور من از دموکراسی در اینجا مشخصا آزادی بیان است...
تقریبا همه کسانی که در بالاترین حضور دارند، اسامی غیرواقعی دارند،
و این یعنی که اگر خودشان نخواهند همیشه می توانند زیر بار مسوولیت نروند... برای کسی که مسوولیت نمی پذیرد، همیشه قدرت تهدید و تحدید آزادی دیگران وجود دارد، او می تواند پنهان شود،
توهین کند،
اتهام بزند،
تقلب کند و هزار کار ...
که هیچ راهی برای گریز از آن نیست

4)
آزادی بیان برای ما ایرانی ها یک وضع پارادوکسیکال است... یک بار خبرنگاری از من پرسید: چرا طرفدار خاتمی هستی؟ گفتم: چون در زمان خاتمی می توانم کتابم را در ایران چاپ کنم। به نظر احمقانه می رسد، ولی من اگر کارگردان سینما بودم، همین که در یک حکومت بتوانم فیلمم را بسازم، برای تحمل آن حکومت کافی بود...

5).
شاید پذیرش این موضوع برای بسیاری از دوستان سخت باشد
که
اصولا
آزادی بیان،
یعنی
داشتن آزادی
برای توهین به هر موضوع مقدسی روی زمین

دقیقا به همان دلیل که شما می توانید معتقد به چیزی باشید که از نظر من نادرست است، من حق دارم آن چیزی را که شما به آن اعتقاد دارید مسخره کنم
این عین آزادی بیان است

ممکن است بالاترین مجبور باشد
که جلوی آ زادی بیان را به دلیل سیاستی بگیرد...

6)

بالاترین یک رسانه دموکراتیک است، این رسانه با منش و کنش ما ایرانیان یگانه نیست। ما ایرانیان تحمل آزادی را نداریم...

7)
من به عنوان یک کاربر بالاترین و معتاد اووردوز شده آن،
آماده ام که برای ماندن و بهتر شدن بالاترین
هر کاری که مصلحت است بکنم।
حتی از اون نظر" !




عالیجناب ا.ن.
آقا ( ملیجک خارج از کشور عالیجناب سرخ ریش و شرکا)
(متخصص تفسیر منشور حقوق بشر
و قوانین اساسی مغرب زمینی و مفاهیم آزادی بیان و دموکراسی لامصب و
چه و چه)
http://www.doomdam.com/archives/000296.php#more
دوشنبه 5 شهریور 1386 - 27 آگوست
2007