نامه های سوشیانت هزارم
هوای متعفن انتخابات
هوای انتخابات متعفن است. آنچنان که لعنت بر من باد را هزاران بار گفتم بر خودم که چرا رای دادم. عصبیام. خدا کند بوی گند نفت را به زور سر سفرهمان نچپانند. فکر کنم بعدش اعتصاب غذا باید کرد برای زنده ماندن. آخر یکی بگوید این اتوبوسهای خاک آلود که هی میآیند به میدان هفتحوض و جماعتی را جلوی در مسجد یاعلی یاعلی گویان پیاده میکنند از کجاست؟
یعنی رای من کشک؟ یعنی تف به رای من؟ رای؟ چه واژهی مسخرهای! به خدا اگر اصلاح طلبان هم انتخاب شوند دیگر رای نمیدهم. مملکت اینقدر بیصاحب؟ اینقدر مسخره؟ 2 ساعت داشتم مخ دوستم را میسابیدم که برود به این جماعت رای بدهد. به میدان که رسیدیم خیلی شیک پارک کرد گفت نگاه کن. دیدم که در عرض نیم ساعت حداقل 30-40 دستگاهی اتوبوس هی آمدند و دهاتی خالی کردند و رفتند به ناکجا آبادی که آمده بودند. زن بچه به بغل به خدا تا بحال تهران نیامده بود از بس به در و دیوار نگاه میکرد و تعجب زده بود که اینجا کجاست!
نارحتم. عصبی و دلگیر که چرا در ایران زاده شدم. برای لحظاتی از ایرانی بودن خود احساس شرمی عجیب کردم. اگر بچه ی نارمکید و حالش را دارید سری به میدان بزنید. این هجوم حتما تا الان هم ادامه دارد
یعنی رای من کشک؟ یعنی تف به رای من؟ رای؟ چه واژهی مسخرهای! به خدا اگر اصلاح طلبان هم انتخاب شوند دیگر رای نمیدهم. مملکت اینقدر بیصاحب؟ اینقدر مسخره؟ 2 ساعت داشتم مخ دوستم را میسابیدم که برود به این جماعت رای بدهد. به میدان که رسیدیم خیلی شیک پارک کرد گفت نگاه کن. دیدم که در عرض نیم ساعت حداقل 30-40 دستگاهی اتوبوس هی آمدند و دهاتی خالی کردند و رفتند به ناکجا آبادی که آمده بودند. زن بچه به بغل به خدا تا بحال تهران نیامده بود از بس به در و دیوار نگاه میکرد و تعجب زده بود که اینجا کجاست!
نارحتم. عصبی و دلگیر که چرا در ایران زاده شدم. برای لحظاتی از ایرانی بودن خود احساس شرمی عجیب کردم. اگر بچه ی نارمکید و حالش را دارید سری به میدان بزنید. این هجوم حتما تا الان هم ادامه دارد