راز سر به مهر
موعد تبلیغات انتخابات شوراهای شهر و روستا فرا می رسد... دلم به حال عزت نفس انسان می سوزد که بعضی ها برای چند برگ رای، چوب حراجش می زنند. به نظر من لذت و عزت ناشی از کسب کرسی نمایندگی با همه عیشش به ذلت دریوزگی برای رای نمی ارزد. کسی که رای می خواهد باید سال ها پیشتر طوری شروع کند که رای دهندگان ناچار نشوند همه خوبی های داشته و نداشته او رب توی مخشان فرو کنند ... دلم به حال درختانی می سوزد که در کارخانه های کاغذ سازی تبدیل به کاغذ پوستر عده ای می شوند که می آیند تا شهوت قدرت و خودنمایی خود را ارضا کنند ... دلم به حال ایران می سوزد ... دلم به حال دمکراسی هم ... یعنی کار دیگری هم از دستم بر می آید؟