Wednesday, December 06, 2006

چشم انداز "حقوق" بشری خودی ها( 175)

نطنزیات دنباله دار "آگاهی بخش" و نیمچه تحریمکی ملیجک قلم به مزد خارج از کشور رفسنجونی

.............................................

"ما یا باید حکومت را تحمل کنیم، یا سرنگون کنیم …ما هم آدمهای سرنگون کردن حکومت نیستیم... سعی کنیم در انتخابات شوراها تا می توانیم با تعداد آرای بیشتر روی احمدی نژاد و حامیانش را کم کنیم... رای دادن هم نباید بر اساس انتخاب مفید اشخاص باشد. یعنی به هر کسی که خوب بود رای بدهیم… اگر انتخابات را بردیم که این یک پیروزی بزرگ است، اگر باختیم باید خودمان را متوجه انتخابات مجلس در یک سال بعد کنیم...
"در جایی که کاندیدای میانه رو و اصلاح طلب داریم، با تمام نیرو شرکت کنیم و تا می توانیم همه را به پای رای گیری بیاوریم و در جایی که کاندیدای مناسب وجود ندارد، انتخابات را کاملا تحریم کنیم و جلوی رای دادن مردم را هم با آگاهی بخشی بگیریم ... حالا یک فرصت تاریخی است. این ائتلاف یک پیروزی بزرگ سیاسی است..." !
"ما دچار بحران رسانه ای هستیم… از یک طرف باید موقتا رادیو و تلویزیون های ممکن و مقدور را در اختیار گرفت. راهش را بلد نیستم … حتی در مورد رسانه های خارجی که به نحوی دولتی هستند مانند بی بی سی و صدای آلمان و غیره هم شاید تلاش کردن بی فایده نباشد. … به نظر من رفتن برای اجاره یک تلویزیون یا رادیوهای مختلف مفید است و البته مفیدترین کار رسانه های رودررو و حضور در مجالس و دانشگاهها و هرجایی است که می شود حرف زد..."!
فردا ادامه داستان را با هم باید بگوئیم.
در هر حال حقیر سراپا تقصیر به عنوان یک انسان قلم به مزد آمادگی خود را برای هرگونه فعالیت رادیو تلویزیونی در این روزها به نفع شرکت مردم در انتخابات اعلام می کنم.

ا . ن آقای " . وز"
چهارشنبه ۱۵ آذر ۱٣٨۵ - ۶ دسامبر ۲۰۰۶
http://www.roozonline.com/archives/2006/12/000683.php style="text-align:
.............................................

"متاسفانه تجربه‌ی من نشون داده که به‌جز تعداد انگشت‌شماری دوست که هنوز هم دارمشون ( چند‌تاشون هم دوست ‌ا ینترنتی‌ام هستن که از داشتنشون به‌خود می‌بالم)، بقیه به خاطر "خودشون" منو دوست داشتن یا "دارن...
"می‌گم فلانی ( مثلا ابراهیم نبوی) پسر‌خاله‌ی دوست بسیار عزیزمه. یهو یه‌عده از دوستان (!) حکم اعدام منو صادر می‌کنن که چی؟ که ازش بدشون میاد.
"چرا؟ دلیل نمی‌خواد. وقتی من بدم میاد تو هم باید بدت بیاد!
"بابا من با دخترخاله‌ش دوستم . بگذریم که طنزهاشم دوست دارم.
"- دخترخاله‌شم خون پسرخاله‌ش تو رگ‌هاشه.
"- عجب!
"- جانِ مش رجب!" !


وبلاگ "طنز ها شم دوست" زیتون پرورده مش رجب
http://z8un.com/archives/2006_11.html#001895