Sunday, December 03, 2006

فاطی کماندو

خسن اقا
http://blog.hasanagha.org/2006/12/post_2164.php
fati_rajabi.jpg
فاطی کماندو

نصف شبی از خواب پریدم داشتم خواب می‌دیدم، خواب که چه عرض کنم، داشتم کابوس می‌دیدم، یادم هم نمی‌یاد خواب چی چی رو می‌دیدم، حتما دوباره یکی از این فاطی کماندوها اومد تو خواب سراغم که این چنین وحشت زده از خواب پریدم. با خودم گفتم حالا که دیگه خوابم نمی‌بره بیام یک چرخی روی نت بزنم چند تا مطلب بخونم. دیدم هنوز این ترکمون زده بلاگ رولینگ کار نمی‌کنه در نتیجه پیدا کردن وبلاگ هایی که به روز شدن کار چندان ساده‌ای نست، بجز عده معدودی از وبلاگ‌ها که معمولا همیشه به روز هستند و مثل دکان نان سنگکی هر روز صبح می‌تونید برید و یک نان برشته خشخاش زده بخرید بیاید خونه و صبحانه خوری جانانه‌ای راه
بیندازید.

دیدم حالا که خوابم نمی‌بره فردا هم که یکشنبه هست شاید خر شدم یک سیستم بلاگ رولینگز وطنی هم درست کردم! تا مثل رئیس جمهور محبوب!! یک تو پوزی به این آمریکای شیطان بزرگ بزنیم!!

نظرتون چیه!؟ منظورم بلاگ رولینگز هست ها نه تو پوزی به شیطان بزرگ!؟

یک چیزی شبیه به این.
http://hasanagha.org/sys/

پ.ن: گویا همین که آستین زدم بالا، بلاگ رولینگز ترسید و شروع به کار کردن!!
............

حالا که در باره فاطی کماندوها نوشتم، سخنان گه هر بار یکی از این فاطی کوماندوها را هم بخوانید:
فاطی رجبی، همسر سخنگوی دولت احمقی نژاد: " من انشاء الله اگر عمری باقی باشد کتابی خواهم نوشت به نام رنسانس اسلامی احمدی نژاد، احمدی نژاد در این مملکت رنساس به پا کرد، تجدید حیات کرد اسلام را، وقتی این حرفها را می زنیم آقایون راست می گویند: شما به رهبری تعریض می زنی، کجا به رهبری تعریض می زنم؟ مگر رهبری کم خون دل خورد در این مدت، خودشان در یکی از ملاقاتها با آقای احمدی نژاد در موردی نفرمودند، من به روسای جمهور پیشین هم بارها تذکر دادم ولی هیچکدام انجام ندادند. چگونه بگویند؟ چه کسی نمی دانست که رهبری در این کشور خون دل می خورده؟"