Tuesday, October 21, 2008

شرط بندی بروی اسب مرده و معامله و پای بندی "گاوهای پیشونی سفید" رادیو زمانه با وزارت اطلاعات جمهوری( !) آخوندی

گفتنی ها
امیرفرشاد ابراهیمی

http://www.goftaniha.org/

شرط بندی بروی اسب مرده
و معامله و پای بندی "گاوهای پیشونی سفید" رادیو زمانه
با وزارت "اطلاعات" جمهوری(!) آخوندی

حدود یکسال از گزارش روزنامه چپگرای فولکس کرانت در هلند درباره رادیو زمانه و آنچه که با بودجه اعطایی اش از سوی پارلمان هلند می کند گذشته است ، از همان زمان آقای مهدی جامی بجای جوابگویی منطقی به انتقادها و خدشه هایی که بر اندیشه تاسیس این رادیو بر اثر مدیریت نابخردانه اش افتاده بود به فحاشی و دروغگویی ادامه داده تا بدین روز وی منتقدانش را افرادی دروغگو و ترسو معرفی کرد و آنها را از جنس قماشی خواند که دلشان می خواهد رادیوهای فارسی زبان فقط فحشهای رکیک به رهبران ایران بدهند و انتقاداتشان از جنس نقد نیست که در پی انتقام صرف از جمهوری اسلامی ایران هستند!
بیش از یکسال است که مهدی جامی و اعوان و انصارش در رادیو زمانه و بواسطه آن بودجه های اعطایی وکیل های فراوانی استخدام نمودند و هر گونه انتقادی را با شکایت و تهدید و ارعاب پاسخ داده اند ، یانی کرون و آنیکه کرانن برگ گزارشگران کذایی روزنامه فولکس کرانت را که از جمله فعالان بنام و روزنامه نگاران مستقل هلندی هستند را به دادگاه کشاندند و دیگر منتقدان را نیز تهدید به شکایت نمودند ! طبیعی بود که در اینچنین فضای امنیتی که پسرخاله های قدرتمدار آقای جامی در رادیو زمانه ایجاد نموده بودند فضای نقد و تنویر افکار عمومی بسته شده و در این مدت ایشان در اتوبانی یکطرفه تاختند و تاختند ، اما همه قصه در اینجا به پایان نرسید. اگر یادتان باشد همان زمانها که آقای جامی من را با دوست روزنامه نگارم دکتر علیرضا نوری زاده یکی دانست و حرفهایمان را بی مبنا و اساس خواند و همان روزها که آقای داور نبوی (که امیدوارم این روزها سلامتی اش را بازیافته باشد ) من را به چماقداری و تند روی در عرصه وبلاگستان متهم نمود وعده داده بودم که مدارکی از ساخت و پاخت های آقای جامی با جمهوری اسلامی دارم که بزودی آنها را منتشر خواهم نمود، فولکس کرانتی ها متاسفانه از پسرخاله های قدرتمدار آقای جامی می ترسیدند و از انتشار آنها شانه خالی کردند، در دیداری که چندی پیش با یکی از آن روزنامه نگاران داشتم می گفت : مهدی جامی فردی است که علنا دروغ می گوید و بیشتر اهل نزاع است تا گفتگو وی وکیلهایی استخدام کرده که بیشتر از جنس دروغگویان اوباش هستند تا حقوقدان!

من البته ترس آنها را می فهمیدم ، و رنگ و نگاهشان را از شانه خالی کردن می شناختم که خود روزنامه نگارم و می دانم وقتی که با قدرت و فرقه طرفی احتیاط شرط عقل است ، به ناچار کار را در جاهای دیگری پی گرفتم و از جمله همانجایی که بودجه را اختصاص داده بود ؛ پارلمان هلند!

در همین گیرو دار و رفت و آمدها و پیگیری ها بود که مدارک دیگری نیز از ریخت و پاش های مالی و ساخت و پاخت های آقای جامی با بنیاد پرس ناو بدستم آمد ، مهدی جامی و اعوان و انصارش در رادیو زمانه که بهترین تعبیر برایشان فرقه جامی است با خریدن افرادی در پرس ناو و ارائه آمارهای کذب و غلط از موفقیتهای چشمگیر رادیو زمانه بدنبال سفت کردن جای پای خودشان در رادیو زمانه بودند اما غافل از اینکه اروپا با تهران فرق دارد و یکی از برکات دموکراسی این است که چیزی پنهان نمی ماند، همه اینها را که گفتم مفاسد مالی و اداری فرقه جامی بوده که البته ماجرا به همین جا ختم نمی شود.

متاسفانه آقای جامی از همان ابتدائی ترین روزهای تشکیل و برپایی رادیو زمانه که به ایران سفر کرده بودند و در طی دیدارشان در ایران با مدیران ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین با نمایندگان وزارتخانه های اطلاعات و امورخارجه دیدارو جلساتی داشتند تفاهم نامه ای را امضاء نمودند که در آن به صراحت ایشان متعهد شده اند تا در قبال آزادی بی قید و شرط رفت و آمد خبرنگاران و پرسنل این رادیو به ایران و همکاریهای دیگر فرهنگی و مطبوعاتی! خط قرمزهای جمهوری اسلامی را رعایت کنند و بلندگو و رسانه مخالفان جمهوری اسلامی نگردند در خلال همین دیدارها آقای مهدی جامی به نماینده وزارت اطلاعات در جلسه ای که در ساختمان تختی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تاریخ بیست و پنجم آذرماه سال هشتادو پنج برگزار شده است اظهار می دارد:
من هیچ اعتقادی به اپوزیسیون جمهوری اسلامی ندارم و اصلا متعهد می گردم هیچ حرفی از آنها نزنم من می خواهم از این فرصت طلایی که در اختیارم قرار گرفته برای نشان دادن تحولات و اتفاقات خوب در ایران بهره ببرم ( رونوشت این صورتجلسه در اختیار تعدادی از نمایندگان پارلمان اروپا و هلند می باشد و بزودی در همین جا نیز منتشر خواهد شد ). ا
در همین جا یک سند از چندین سند مذکور را برایتان می آورم که البته احتیاجی هم به توضیح دیگری ندارد و سند خود گویای همه چیز است :
در بعد از همین دیدارها بود که آقای جامی با تشکیل باندی در ایران و اروپا برای خود فرقه مطبوعاتی ای ایجاد نمودند که آزادانه بین آمستردام و تهران در رفت و آمد بوده و بواقع رادیو زمانه را تبدیل به بلندگوی برون مرزی بخشی از دولتمردان و سیاست ورزان جمهوری اسلامی نموده ، سمپاتی های ایشان برای عملکرد و سیاستهای رایج جمهوری اسلامی با نگاهی گذرا به سایت رادیو زمانه وبرنامه های رادیویی آن به عینه قابل مشاهده و لمس می باشد ، این در حالی است که دیگر روزنامه نگاران و خبرنگاران رادیوهای فارسی زبان خارج ازکشور چنین امکانی را هیچگاه نداشتند ، ماجرای برخورد و بازداشت و حبس خانگی نازی عظیما گزارشگر رادیو فردا یک نمونه از دهها موارد دیگری است که همه نشان از آن داشته که فرق است بین رادیو زمانه با دیگر رادیوهای فارسی زبان خارج از کشور .

اکنون بخشی از آن تلاشها در اداره مبارزه با تروریست دادستانی کل هلند و پارلمان هلند در حال ثمر دهی است و بی شک در ماههای آتی تلاشهای مذبوحانه جمهوری اسلامی و عوامل پیدا و پنهانشان در اروپا برملاء خواهد شد و امروز همه نگرانی من و بخش عظیمی از منتقدان رادیو زمانه این است که نکند تلاشهای جانانه نمایندگان پارلمان هلند برای اختصاص دادن بودجه ای در جهت تقویت دموکراسی و تلاش برای ایجاد رسانه های آزاد و فراگیر فارسی زبان با این شیطنت ها و جهالت های این فرقه مخدوش شود و این گام مهم و ارزنده دولت هلند به بن بست کشیده شود، من به سهم خود در تمامی جلسات و مذاکراتم گفته بودم که اندیشه تاسیس رادیو زمانه حرکت بسیار ارزنده ای بوده است و تمامی انتقادات و ایرادات فقط به فقط به نحوه مدیریت آن و شخص آقای مهدی جامی برمیگردد و در همین جا آرزو می نمایم مدیر آینده رادیو زمانه با تحول اساسی در نحوه مدیریت و عملکرد اعضای آینده آن نمونه موفقی از یک رادیوی فرهنگی و اندیشورز مستقل فارسی زبان گردند.

روزهای خوبی نیز برای آقای جامی در لندن آرزو مندم و امیدوارم ایشان و فرقه مطبوعاتی شان نیز دیگر فهمیده باشند معامله و پای بندی با جمهوری اسلامی شرط بندی بروی اسب مرده است .