Wednesday, October 15, 2008

ترجمه ی 2 تا مطلب ظاهرا بی ارتباط به باشگاه 30 کولاریسم نو

دارالترجمه زبان یاجوج وماجوج
http://che-0-che-0-che.blogspot.com


ترجمه ی 2 تا مطلب ظاهرا بی ارتباط به
باشگاه 30 کولاریسم نو
......................


" مهندس بازرگان و يارانش، پس از آنکه پی بردند بازيچه ای بيش نيستند و نقش چهرهء دلربای ديو را بازی می کنند، آنقدر شرافت داشتند که خود را کنار بکشند"!

ا.ن. علای نا سکولاریسم نو
گو ی ا ن یوز
http://news.gooya.com/society/archives/056634.php


"نامه مهندس بازرگان به "اعليحضرت سابق آقاي محمد رضا پهلوي" که دکتر ابراهيم يزدي بعد از سي سال آن را فاش ‏کرده است... چندان بلند نيست که نتوانش خواند.‏
مهندس نوشته
... بياييد يک ژست عالي تاريخي و در عين حال ساده ‏انجام دهيد: اعلام مراجعت به ايران براي حضور و دفاع خود در محاکمه بنماييد...
در هر حال من پيشقدم در تقاضاي تخفيف و کوشا براي اخذ گذشت خواهم بود...
خداوند ارحم الراحمين است و در توبه و سعادت را به روي بندگان باز گذاشته است...
‎يک لحظه تصور کنيد که مهندس بازرگان چقدر ساده دل بود، همه ‏کساني که آن روز براي او نقشه مي کشيدند و در ظاهر احترامش را نگاه مي داشتند ... در دلشان چه ريشخندي داشتند به اين همه ساده دلي. نه فقط در شناخت همان ها که هر روز که کنارش ‏بودند، با او نماز مي خواندند و به او اقتدا مي کردند در نماز، بلکه در شناخت جهان هم ساده دل بود. چرا که به پادشاه ‏آخر پيشنهاد داده نامه اي بنويس و اعلام "مراجعت به ايران براي حضور و دفاع خود در محاکمه کن"...
مهندس ساده دل ما... باور دارد که ضمانت وي را دوستانش در ‏شوراي انقلاب خواهند پذيرفت. از همين روست که به پادشاه مي نويسد خودم ضمانتت را مي کنم ...
مگر در مورد اميرعباس هويدا او ضمانت نکرده بود..."!

حاج آقا م. بهنود
" . و ز "
چهارشنبه 24 مهر 1387 -15 اکتبر 2008
http://www.roozonline.com/archives/2008/10/post_9569.php‎‎