حقوق بشر و فردگرایی/ بهزاد مهرانی
فلسفه و سیاست با تاکید بر منشور جهانی حقوق بشر
http://www.behzadmehrani.blogfa.com/
مرد ظاهرالصلاحی درمسجدی مشغول اعمال منافی عفت بود. فرد دیگری وارد مسجد می شود و وقتی چشمش به این صحنهی زننده می افتد با خشم می گوید: تف بر تو ای مرد که در مکانی مقدس این اعمال شنیع را انجام می دهی.مرد مقدس نما با فریاد می گوید:در خانهی خدا تف می کنی؟ای ملحد!
این حکایت دانشجویان دانشگاه زنجان و وزیر علوم و استاندار زنجان و جریدهی کیهان است.وزیر علوم می فرمایند:فیلم واقعهی زنجان،غیر شرعی و اشاعهی فحشا بود و دادستان زنجان نیز افاضه فرمودند که افشای گناه از خود گناه مهم تر است. صدها دانشجو به بهانه های واهی توسط کمیته های انظباطی مرد مواخذه قرار می گیرند و بعضا از تحصیل محروم می شوند. دختران و پسران بسیاری در کوی و برزن توسط آمرین به معروف و ناهیان از منکر بازداشت می شوند چرا که یونیفرم های مورد پسند حکومت را بر تن نکرده اند. اینها هیچ کدام افشای گناه نیست، آن وقت اگر فردی منصوب دولت و در عنوان معاون دانشگاه در روز روشن به قصد اغفال دختری مرتکب بزه آشگار شود، باید چشم پوشید و ستارالعیوب بود. اگر چشم پوشی بر خطای دیگران از محاسن اخلاقی است که هست، چرا دولتیان با مردم خود اینگونه رفتار نمی کنند؟ نه تنها از خطا چشم نمی پوشند بلکه حق مسلم شهروندان این دیار که انتخاب نوع پوشش و نحوهی معاشرت است را نیز نادیده می انگارند و اجحاف فراوان روا می دارند.
دادستان محترم زنجان! اینکه طرح به اصطلاح امنیت اجتماعی ، خصوصی انسانها را مورد تاخت و تاز قرار می دهد، موجبات نا امنی اقتصادی و اجتماعی را فراهم نمی سازد؟
وزیر محترم علوم! چگونه به خودتان که رسیده است به دنبال مستندات مستدل می گردید ، اما آن زمان که به دانشجویان افترا می بندید و آن ها را از حق مسلم تحصیل محروم می سازید، سراغی از دلایل و مدارک نمی گیرید؟
دیری نخواهد گذشت که وزیر محترم علوم و روزنامهی کیهان و همسویان دیگر، سخن از حرمت حریم خصوصی بر زبان برانند و سرک کشیدن در این حریم را جرم تلقی نمایند و دانشجویان را خاطی دانسته و آنها را محاکمه کنند.استدلال خواهند فرمود که دانشجویان وارد حریم خصوصی معاون دانشگاه شده اند و دق الباب نکرده اند و ایجاد اغتشاش نموده اند و موجبات تشویش اذهان عمومی را فراهم آورده اند.
داستان معاون دانشگاه زنجان و سردار زارعی و دیگرانی از این دست،جریان همیشهی تاریخ ماست. واعظانی که در محراب و منبر جلوتی دارند و در نهان، خلوتی دیگر. توبه فرمایانی که خود هیچ گاه آب توبه بر خود نمی ریزند. افشای گناه معاون دانشگاه ، افشای تجاوز به حریم مقدس دانش و دانشگاه است. این افشا یک عمل سیاسی نیست و تنها یک حرکت صنفی است و دانشجوی بیچاره چه کند که سیاست و قدرت در تمامی شئونات فردی و جمعی شهروندان درازدستی می کند وهیچ منطقه الفراغی را به رسمیت نمی شناسد؟ دانشجو می خواهد در محیطی امن و به دور از گزمه و عسس ، دانش بیاندوزد و نادیده گرفتن این مهم از بزرگ ترین گناهان قدرتمداران است. افشای خطاهای قدرت نه تنها مذموم نیست بلکه امری پسندیده است. دانشجویان افشای گناه کرده اند و از گناه افشا مبرا هستند.
آیا اگر همین کار ناپسند معاون دانشگاه را یک استاد سکولار،انجام می داد از طرف اصحاب قدرت با همین مقدار سعهی صدر مواجه می شد؟ یک بام و دو هوا قصهی پر غصهی دولتمردان ماست.
دانشجو را به صرف بیان عقیدهی سیاسی از تحصیل محروم کردن و او را رهسپار سلول های تنگ و تاریک نمودن گناه نیست و آن گاه اگر کسی سخن از این نا حقی بر زبان آورد مرتکب اشاعهی کبیره شده است؟ از زبان حافظ باید به این گونه متشرعین گفت:
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر منه چون دگران قرآن را
http://www.behzadmehrani.blogfa.com/
مرد ظاهرالصلاحی درمسجدی مشغول اعمال منافی عفت بود. فرد دیگری وارد مسجد می شود و وقتی چشمش به این صحنهی زننده می افتد با خشم می گوید: تف بر تو ای مرد که در مکانی مقدس این اعمال شنیع را انجام می دهی.مرد مقدس نما با فریاد می گوید:در خانهی خدا تف می کنی؟ای ملحد!
این حکایت دانشجویان دانشگاه زنجان و وزیر علوم و استاندار زنجان و جریدهی کیهان است.وزیر علوم می فرمایند:فیلم واقعهی زنجان،غیر شرعی و اشاعهی فحشا بود و دادستان زنجان نیز افاضه فرمودند که افشای گناه از خود گناه مهم تر است. صدها دانشجو به بهانه های واهی توسط کمیته های انظباطی مرد مواخذه قرار می گیرند و بعضا از تحصیل محروم می شوند. دختران و پسران بسیاری در کوی و برزن توسط آمرین به معروف و ناهیان از منکر بازداشت می شوند چرا که یونیفرم های مورد پسند حکومت را بر تن نکرده اند. اینها هیچ کدام افشای گناه نیست، آن وقت اگر فردی منصوب دولت و در عنوان معاون دانشگاه در روز روشن به قصد اغفال دختری مرتکب بزه آشگار شود، باید چشم پوشید و ستارالعیوب بود. اگر چشم پوشی بر خطای دیگران از محاسن اخلاقی است که هست، چرا دولتیان با مردم خود اینگونه رفتار نمی کنند؟ نه تنها از خطا چشم نمی پوشند بلکه حق مسلم شهروندان این دیار که انتخاب نوع پوشش و نحوهی معاشرت است را نیز نادیده می انگارند و اجحاف فراوان روا می دارند.
دادستان محترم زنجان! اینکه طرح به اصطلاح امنیت اجتماعی ، خصوصی انسانها را مورد تاخت و تاز قرار می دهد، موجبات نا امنی اقتصادی و اجتماعی را فراهم نمی سازد؟
وزیر محترم علوم! چگونه به خودتان که رسیده است به دنبال مستندات مستدل می گردید ، اما آن زمان که به دانشجویان افترا می بندید و آن ها را از حق مسلم تحصیل محروم می سازید، سراغی از دلایل و مدارک نمی گیرید؟
دیری نخواهد گذشت که وزیر محترم علوم و روزنامهی کیهان و همسویان دیگر، سخن از حرمت حریم خصوصی بر زبان برانند و سرک کشیدن در این حریم را جرم تلقی نمایند و دانشجویان را خاطی دانسته و آنها را محاکمه کنند.استدلال خواهند فرمود که دانشجویان وارد حریم خصوصی معاون دانشگاه شده اند و دق الباب نکرده اند و ایجاد اغتشاش نموده اند و موجبات تشویش اذهان عمومی را فراهم آورده اند.
داستان معاون دانشگاه زنجان و سردار زارعی و دیگرانی از این دست،جریان همیشهی تاریخ ماست. واعظانی که در محراب و منبر جلوتی دارند و در نهان، خلوتی دیگر. توبه فرمایانی که خود هیچ گاه آب توبه بر خود نمی ریزند. افشای گناه معاون دانشگاه ، افشای تجاوز به حریم مقدس دانش و دانشگاه است. این افشا یک عمل سیاسی نیست و تنها یک حرکت صنفی است و دانشجوی بیچاره چه کند که سیاست و قدرت در تمامی شئونات فردی و جمعی شهروندان درازدستی می کند وهیچ منطقه الفراغی را به رسمیت نمی شناسد؟ دانشجو می خواهد در محیطی امن و به دور از گزمه و عسس ، دانش بیاندوزد و نادیده گرفتن این مهم از بزرگ ترین گناهان قدرتمداران است. افشای خطاهای قدرت نه تنها مذموم نیست بلکه امری پسندیده است. دانشجویان افشای گناه کرده اند و از گناه افشا مبرا هستند.
آیا اگر همین کار ناپسند معاون دانشگاه را یک استاد سکولار،انجام می داد از طرف اصحاب قدرت با همین مقدار سعهی صدر مواجه می شد؟ یک بام و دو هوا قصهی پر غصهی دولتمردان ماست.
دانشجو را به صرف بیان عقیدهی سیاسی از تحصیل محروم کردن و او را رهسپار سلول های تنگ و تاریک نمودن گناه نیست و آن گاه اگر کسی سخن از این نا حقی بر زبان آورد مرتکب اشاعهی کبیره شده است؟ از زبان حافظ باید به این گونه متشرعین گفت:
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر منه چون دگران قرآن را