Monday, June 12, 2006

وبلاگ شبح

http://www.shabah.ir/archives/002480.php

بار ديگر به خاک و خون کشيدنمان

اين خون انسان باشرفی است که حقارت زيستن در سرزمينی که انسان را به پستی کشانده است تاب نياورد و در دل تاريک‌ترين و يلدايی‌ترين شب‌های اين سرزمين از آزادی و صبح سخن گفت و توسط خفاشان آزادی ستيز به خاک و خون کشيده شد. اين عکس دقايقی پيش در پارک ميدان هفت تير گرفته شده است.
درود بر زنان و مردانی (صد البته به‌ويژه زنانی) که فرياد آزادی سردادند تا به جهانيان نشان دهند لايق زيستن در سرزمينی نيستند که حقارت‌بارترين قوانين به آن‌ها تحميل می‌شود. اينجا ايران است و رئيس جمهور اين سرزمين دلقکی نيست که به شعبده‌ی قدرت و ثروت و حماقت عنوان رياست اين جمهور را يدک می‌کشد. رئيس جمهورش دختر جوانی است که از سگ‌های افسارپاره کرده و از سياست‌بازان مکار نترسيد و حق انسانی‌اش را طلب کرد.
درود بر پدران و مادرن و خواهران و برادران و همسران و فرزندانی که امشب تا صبح پلک برهم نخواهند زد و آزادی عزيز در بندشان را از حکومتی سروپا وحشی و افسارگسيخته طلب می‌کنند.
تف برکسانی که به دلايل شخصی و زبونی شخصيت‌شان و منافع خرد گروهی‌شان اجازه نمی‌دهند جنبش مردم ايران برای آزادی و برابری و کرامت انسانی متحد و يک‌پارچه شود و هر بار سعی می‌کنند با ترديد آفرينی‌های دايی‌جان ناپلئونی و تصفيه حساب‌های شخصی و خودنمايی حقيرانه اين جنبش را تنها بگذارند.
زنده باد آزادی
زنده باد برابری بی‌قيد و شرط و تبصره‌ی زنان و مردان