وبلاگ زیتون
http://z8un.com/
عقبنشینی مفتضحانه حاکمان از سنگسار!
قرار بود فردا 31 خرداد پنجشنبه ساعت 9 صبح جلوی در بهشت زهرای تاکستان دو نفر را سنگسار کنند.
مکرمه ابراهيمي، 43 ساله که 11 سال به همراه مردي که از او يک فرزند دارد در زندان چوبين قزوين منتظر سنگسار بودند.
قاضي شعبه يکم دادگاه جزايي تاکستان که حکم رجم(سنگسار) را صادر کرده، قرار بود خودش هم در محل اجراي حکم حضور داشته باشد و اولین سنگ را هم خودش بزند!
هر چه نیروهای فعال حقوق بشر و مردم بر علیه این حکم فریاد زدند راه به جایی نبردند و مرغ حاکمان یک پا داشت.
حالا چطور شد ناگهان تغییر عقیده دادند و حکم سنگسارِ فردا لغو شد؟
دلیلش جز ترس و وحشت از مردمی که خودشان از آنها دعوت کرده بودند در مراسم فردا حضور داشته باشند چه میتوانست باشد؟
ترس از ضبط این عمل وحشیانه و متعلق به قرون وسطی توسط دوربینها و موبایلها و انتشار وسیعش در دنیا به وسیلهی اینترنت.. مثل فیلم مرگ وحشتناک "دعا" آن دخترک 17 سالهی کرد عراقی که با لگد آقایان متعصب هموطنش کشته شد!
ترس از تغییر مسیر سنگها به سوی خودشان...
ترس از بیآبرویی کامل.
اینها حتی چاله ها را کنده بودند و سنگها با کامیون به محل حمل شده بود.
کاش میشد در چالهها ظلم و بیداد و دیکتاتوری را برای همیشه دفن کرد...
مکرمه ابراهيمي، 43 ساله که 11 سال به همراه مردي که از او يک فرزند دارد در زندان چوبين قزوين منتظر سنگسار بودند.
قاضي شعبه يکم دادگاه جزايي تاکستان که حکم رجم(سنگسار) را صادر کرده، قرار بود خودش هم در محل اجراي حکم حضور داشته باشد و اولین سنگ را هم خودش بزند!
هر چه نیروهای فعال حقوق بشر و مردم بر علیه این حکم فریاد زدند راه به جایی نبردند و مرغ حاکمان یک پا داشت.
حالا چطور شد ناگهان تغییر عقیده دادند و حکم سنگسارِ فردا لغو شد؟
دلیلش جز ترس و وحشت از مردمی که خودشان از آنها دعوت کرده بودند در مراسم فردا حضور داشته باشند چه میتوانست باشد؟
ترس از ضبط این عمل وحشیانه و متعلق به قرون وسطی توسط دوربینها و موبایلها و انتشار وسیعش در دنیا به وسیلهی اینترنت.. مثل فیلم مرگ وحشتناک "دعا" آن دخترک 17 سالهی کرد عراقی که با لگد آقایان متعصب هموطنش کشته شد!
ترس از تغییر مسیر سنگها به سوی خودشان...
ترس از بیآبرویی کامل.
اینها حتی چاله ها را کنده بودند و سنگها با کامیون به محل حمل شده بود.
کاش میشد در چالهها ظلم و بیداد و دیکتاتوری را برای همیشه دفن کرد...