چگونه با هموفوبیا مبارزه کنیم؟
مهستی شاهرخی
وبلاگ چشمان بیدار
این مطلب را در وبلاگ رامین مولائی دیدم و بعد هم واکنش زن ایرانی و رفتم دنبالش که ببینم قضیه چیست. لطفاً این مطلب را بخوانید
ما از کی منحط شدیم؟ ...
شايد از زمانی که ديوار برلين را ريختند تعادل دنيا به هم خورد و همه چيز ضايع شد و رفت... دنيا عوض شده، و به وضعيتی رسيدهام که نه تنها از ديدن برخی چيزها شاخ در نمیآورم، بلکه تعجب هم نمیکنم. اصلاً تعجب نمیکنم وقتی میبينم دو مرد خوش بر و بالا آرنجهاشان را در هم حلقه کردهاند و از کليسا در آمدهاند که پس از مراسم عقد عکسی به يادگار بگيرند، و پايين پلهها، عدهای براشان کف میزنند، و چند جا هم زنها دوتا دوتا برای اينکه آتش حسودیشان را بخوابانند دارند از هم لب میگيرند. دو تا پنگوئن نر هم که به اين عروسی کليسايی دعوت شدهاند تمام مدت خودشان را به هم میمالند و نيششان بازاست"" !
عباس معروفی
حضور خلوت انس
دوشنبه 24 ارديبهشت 1386 - 14 مه 2007
http://maroufi.malakut.org/archives/2007/05/post_313.shtml
آیا این هموفوبیا نیست؟ توجه داشته باشید که نویسنده اصفهانی است و خبر دارد که هشتاد همجنسگرا را در اصفهان دستگیر کرده اند و ببینید ایشان که نان آب و بوقلمون تبعیدش را می خورد و میکروفون رادیو زمانه اش را دارد چگونه مسئله همجنسگرایی را می بیند:
" تعجب نمیکنم وقتی میبينم دو مرد خوش بر و بالا آرنجهاشان را در هم حلقه کردهاند و از کليسا در آمدهاند که پس از مراسم عقد عکسی به يادگار بگيرند، و پايين پلهها، عدهای براشان می زنند، ... دو تا پنگوئن نر هم که به اين عروسی کليسايی دعوت شدهاند تمام مدت خودشان را به هم میمالند و نيششان باز است" !
این از نگاه نویسنده به مردان همجنسگرا! حالا برویم سراغ نگاه ایشان به زنان همجنسگرا:
"و چند جا هم زنها دوتا دوتا برای اينکه آتش حسودیشان را بخوابانند دارند از هم لب میگیرند " !
توجه داشته باشید که از نظر این نویسنده، زن از حسودی اش است که همجنسگرا می شود! حالا مخاطب نویسنده کیست؟ جوانان؟ جوانانی که در مکتب ایشان درس قصه نویسی و زندگی می آموزند و ایشان که در پایگاه تبعید "مستقر" شده و از دور با این نوع نگاه، فساد و انحطاط جامعه غرب را می بیند و انگار از ته دل از حمله به هشتاد همجنسگرا و برقراری عدالت جنسی در زادگاه و حفظ سنت و حفظ نقشهای سنتی زن و مرد خشنود باشد؛ (همان نقش هایی که در آن مرد وظیفه اش کردن است و زن وظیفه اش گاییده شدن و الی آخر।)
ببخشید ولی مگر حزب الله شاخ و دم دارد؟ آیا دیدن همجنسگرایان انحطاط اخلاقی است؟ آیا صیغه های یواشکی و زنباره ای مردان ایرانی اوج اخلاقیات است؟ آیا این همان هموفوبیا نیست که در درون این نویسنده زندگی می کند و حالا دارد آن را نه تنها حفظ که تایید می کند و اشاعه می دهد؟
بعله دیگر. نظم اختران به هم خورده. ما از کی منحط شدیم؟ ما منحط شدیم. و جمله ی نهایی استاد قصه نویسی رادیو زمانه سرگشتهاند و دارند بر میگردند.
آقای نویسنده قلم شما دیگر زرین نیست. زردی رنگ قلم شما از نوعی دیگر است. واقعاً متاسفم برایتان.