در جهت لوث ادبیات مقاومت و...
اشاعه تبلیغات تواباٌن خارج از کشور:
"وارطان غلط کرد" ؟
مهستی شاهرخی
در جهت لوث ادبیات مقاومت و اشاعه ادبیات نوین توابان خواندم،
نویسنده ی مطلب اسمش را گذاشته: طنز! و ایشان نان تبعید را همراه با بوقلمون و جوایز صرف می کند تا از قضای روزگار درست در روز سالگرد شهادت وارطان سالاخانیان تاریخ را بازنویسی کند
و اکنون شوخی شوخی برایمان "وارطان غلط کرد" را بنویسد.
ننگ بر شما!
طنز این فرهنگ بافان بازاری از شکستن سنگ گور احمد شاملو هم مخرب تر است.
ولی او را فراموش کن! الان اصل شعر احمد شاملو را به یاد وارطان با هم می خوانیم:
"وارطان"! بهار خنده زد و ارغوان شکفت .
در خانه، زیر پنجره گل داد یاس پیر .
دست از گمان بدار !
با مرگ نحس پنجه میفکن !
بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار . . . »
" وارطان" سخن نگفت .
سرافراز
دندان خشم بر جگر خسته بست و رفت . . .
« ـ "وارطان"! سخن بگو !
مرغ سکوت، جو جه ی مرگی فجیع را
در آشیان به بیضه نشسته است !»
" وارطان" سخن نگفت .
چو خورشید
از تیرگی بر آمد و در خون نشست و رفت . . .
" وارطان" سخن نگفت
" وارطان" ستاره بود
یک دم درین ظلام درخشید و جست و رفت . . .
" وارطان" سخن نگفت
" وارطان" بنفشه بود
گل داد و
مژده داد : « زمستان شکست!»
و
رفت…/ احمد شاملو
______________________
هیجدهم اردیبهشت ماه، سالروز شهادت «وارطان سالاخانیان» آزادمردی ارمنیالاصل است. احمد شاملو مینویسد: «وارطان سالاخانیان پس از کودتای 28 مرداد 1332 گرفتار شد، همراه مبارز دیگری کوچک شوشتری زیر شکنجه ددمنشانهیی به قتل رسید… من او را در زندان دیده بودم… شعر، نخست مرگ «نازلی» نام گرفت تا از سد سانسور بگذرد، اما این عنوان شعر را به تمامی وارطانها تعمیم داد و از صورت حماسه یک مبارز بخصوص درآورد.»
شعرخوانی دختران و پسران جوان بر مزار شاملو
___________________
مطالب مرتبط:
آقای رامین مولائی پیش از این من به این مطلب اشاره کرده بود. آقای هادی خجینیان نیز از این مطلب ناراضی است.
همین چند وقت پیش، ایشان "محمود شکوفه داد" را سروده بود و باز با وارطان مزاح و طنز فرموده بود.