Tuesday, January 10, 2006

وبلاگ گاو مقدٌس

بحران سازی

یکی از اهرم های به ظاهر کارساز جمهوری اسلامی بحران سازی است. حتی اگر بطور سر دستی مروری بر تاریخ 27 سال گذشته داشته باشیم متوجه میشویم که جمهوری اسلامی بطور دایمی و به طرق مختلف از این پدیده برای کاربرد منافع خود در بخش تبلیغاتی استفاده میکند. گردانندگان این گونه بازی ها هرگز اهمیتی به بهای پرداخت شده برای موفقیت تبلیغاتی و نوع بحران نمیدهند بلکه همواره سعی بر آن بوده که بحران را عظیم تر از گنجایش و محدوده فکری مردم بسازند. در بسیاری از این بحران ها شکست از همان اول ملموس و مشخص بوده ولی پشت پرده ای ها با کمک بوق و کرناهای در خدمت رژیم آنرا فتح و پیروزی و موفقیت نامیده اند. بحران سازی را از قبل از انقلاب آزمون و نتایج درخشانی از آن حاصل شده بود که میتوان از فاجعه سینما رکس آبادان نام برد.
گاه نیز نیازی به زمینه سازی برای بحران نبود بلکه لازم بود از هر حادثه ای بهره میجستند و آنرا تبدیل به بحران داخلی یا خارجی مینمودند. نظیر زلزله طبس و یا گروگان گیری سفارت آمریکا و از آن زشت تر ، رفتار غیر انسانی با جنازه سوخته نظامیان آمریکایی که برای نجات گروگان ها به ایران گسیل شدند.
سلمان رشدی یکی از بحران سازان طولانی بود و پس از آن بار ها بحران سازی و آثار و نتایج تبلیغاتی آنرا در طول 27 سال گذشته شاهد بوده ایم. داستان دنباله دار اتم واجب تر از نان شب ، تبلیغات ظهور امام زمان و آخرین آن بحران سخنان سخیف و سفیهانه رییس جمهور انتصابی در مورد بسته بندی و ارسال اسراییل به قطب شمال بود!
دامن زدن به این بحران ها از نقطه نظر تبلیغاتی و به اصطلاح استحمار مردم ظاهرا ارزش داشته و خوراک تبلیغات داخلی را برای مطرح بودن و بزرگ نمایی و چنگ و دندان نشان دادن خرچنگ گاز گیر جمهوری اسلامی بوده است.
چند نکته مهم و قابل بحث در این گونه بحران سازی های بدون دور اندیشی بچشم میخورد که لطمات شدیدی به ایران و ایرانی وارد شده که یکی:
1- نتایج تاسف بار اقتصادی آن است که به بهای میلیاردها دلار غرامت و خسارت از کیسه ایرانیان و از ذخایر ارزی ایران در بانک های خارج پرداخت شده است.
2- وارد نمودن لطمه شدید به آبروی ملت ایران در مجامع بین المللی و ضربات شدیدی است به حیثیت ما وارد شده که شاید سالهای سال برای مرمت آن باید کوشید.
3- عادت دادن مردم کوچه و بازار به بحران های هرگز حل نشده.

سئوال اینست که: اثرات این روش مزورانه تبلیغاتی را چگونه باید در جامعه تحلیل و ترمیم نمود؟