Thursday, February 14, 2008

سیامک مهر: چرک و کثافت از ماست، نه از آینه


گزارش به خاک ایران
سیامک مهر
http://khakeiran.blogspot.com/index.html


چرک و کثافت از ماست، نه از آینه

وقتی که یک دزد به خانه ما می زند، یک آفتابه دزد گرسنه که از دیوار خانه فکسنی ما بالا آمده و ما از پشت پنجره ورودش را دیده ایم، چه قشقرقی که به پا نمی کنیم. چه غیرت و حمیت و تعصبی که از وجودمان شعله نمی کشد. چه حس مالکیت و ناموس پرستی که از بالا و پایینمان سرریز نمی شود. اولین عکس العمل ما این است که به هر سلاحی که در دسترس بیابیم متوسل می شویم. از چوب و چماق و دسته بیل و میله آهنی تا حتا کارد آشپزخانه را برمی داریم و در پی آن بیچاره تا جرش ندهیم از پا نمی ایستیم. قبل از این هم که به دست قانون( کدام قانون؟) بسپاریمش، به کمک همسایه ها یک فصل تا می خورد کتکش می زنیم.

همین ما اما، نزدیک به سی سال است که در مقابل چشم خود، مسلمانان و آخوندهای جبل عاملی و بیگانه و عرب پرست و دزد و وقیح و بی شرف را می بینیم که مثل مور و ملخ از در و دیوار خانه ما، وطن ما بالا می روند. منابع و ثروت ها و سرمایه های ملی مارا غارت می کنند. آداب و رسوم و فرهنگ ایرانی و اهورایی ما را تباه می کنند. آثار گرانبها و رشک برانگیز تمدن ایرانِ جان را نابود می سازند. آزادمردان و روشن اندیشان و متخصصان و سرمایه های فکری جامعه را مجبور به ترک وطن می کنند. بر تن عزیزانمان تازیانه می زنند. دانشجویان دلیر و کارگران و معترضان و مخالفان جان به لب رسیده را شکنجه و مثله می کنند. زنان ستم دیده را سنگسار می کنند. دختران ما را پس از تجاوز دسته جمعی به قتل می رسانند. زنان مارا در جنده خانه های شیخک نشین های خلیج فارس به فاحشگی می کشانند. فقرای مستأصل را به نام اوباش بر دار می کنند. کودکان نورس ما را با زشت ترین مزخرفات اسلامی شستشوی مغزی می دهند. میلیون ها تن از فرزندانمان را معتاد می کنند...

همین ما اما، مانند گوسفندانی بی شعور از کنار آخوند روضه خوان محله که عبور می کنیم تا کمر خم شده تعظیم می کنیم و از حاج آقا التماس دعا داریم. در پشت سر هر آخوند شیادی که وجودش توهین به حرمت و تجاوز به حریم انسان است نماز جهالت می خوانیم. به دنبال عرعر و عربده آخوندها که انگار نوای ساز سحرآمیز است به خیابان ها می ریزیم و شعار مرگ مرگ سر می دهیم. چون یابویی تهی مغز در هر نمایش انتخاباتِ نظام نکبتِ الهی شرکت می کنیم...

و همین ما زمانی که باخبر می شویم که دست آن آفتابه دزد نگونبخت را بنا بر شریعت اسلام عزیز بریده اند، چه راحت می گوییم: حقش بود!
همین ما.